آینده دموکراسی و گلوبالیسم
آگوست 7, 2020زندگی و آثار چارلز دیکنز
آگوست 18, 2020
بحران اقلیمی و فرصتهای پولسازی
با وخیمتر شدن بحران اقلیمی، وآشکار شدن ابعاد آن، امید همه ما این است که علم راه چارهای پیدا کند.
اما بنظر میرسد سرمایهگذاران مالی و ماشین تولید راه حل، به این بحران بیشتر به شکل فرصت پولسازی نگاه میکنند!
آیا اشخاص و گروهها می توانند با پول بلیط قایق بخرند و از تایتانیک نجات پیدا کنند؟
ویدیویی از نشریه
The Atlantic
پادکست و یوتیوب: علوم غیرانسانی
تلگرام:
@inhumannica
متن این ویدیو:
کالیفرنیا در آتش میسوزد، هیوستون غرق میشود.
شرایط اقلیمی غیرقابل سکونت احتمالاً در سی سال آینده باعث جابجایی اجباری و بیخانمانی یک میلیارد نفر خواهد شد. همزمان که دولتها در مورد راهحلهای ممکن بحث میکنند، بازار آزاد دست به کار شده است. آیا افراد میتوانند با پول خرج کردن، بصورت شخصی، از یک مشکل جمعی نجات پیدا کنند؟
ما حداقل یک چیز را در مورد کاپیتالیسم بازار آزاد آمریکا میدانیم؛ وقتی مشکلی وجود داشته باشد، راهحلهای بسیاری از سوی شرکتهایی که ناگهان ظهور پیدا میکنند به شما ارائه میشود که تلاش میکنند این حفرهها را پر کنند. اصطلاح «سرمایهداری فاجعه» را اولین بار نائومی کلاین، نویسنده، بکار برد. منظور از این عبارت، شرایطی است که در آن شرکتها از مشکلات موجود در جهان سود میبرند. در شرایط کنونی ابزار و تجهیزات بسیاری به فروش میرسد که از شما در برابر آب و هوای ناخوشایند و گرم شدن زمین حفاظت کند. مثلاً در فصل آتشسوزی جنگلها برخی از اهالی کالیفرنیا متوجه شدند که هدف تبلیغات ماسکهای تنفسی قرار گرفتهاند. شما گوشی به دست دارید، طوفان در راه و جنگلها آتش گرفته است. فجایع آب و هوایی و اقلیمی در جریان است و…، ناگهان تبلیغی را میبینید که به شما میگوید چطور میتوانید در این فاجعه زنده بمانید.
وقتی مأموران و ادارات دولتی در پاسخگویی به فجایع طبیعی دچار مشکل میشوند، شرکتهای خصوصی برای پر کردن این حفرهها دست بکار میشوند. به نظرم منابع دولتی به خوبی پاسخگوی تکتک حوادث مرتبط با فجایع طبیعی نیست؛ در نتیجه بعضی از مردم، منابع دولتی و عمومی را با ثروت شخصی خود تکمیل میکنند. سال گذشته این خبر منتشر شد که آتشنشانان بخش خصوصی به خانواده «کاردشیان« کمک کردند که کاخ 50 میلیون دلاری خود را از آتشهای طبیعی حفظ کنند. معمولاً این خدمتی هست که توسط شرکتهای بیمه به صورت پیمانکاری انجام میشود. در برخی موارد نادر هم افراد میتوانند مستقیماً آتشنشانان خصوصی را استخدام کنند. ارائهدهنده بیمه آتشسوزی علاقمند است که خانه شما نسوزد؛ در نتیجه به صورت قراردادی با شرکت دیگری همکاری میکند که همان شرکت آتشنشانی خصوصی است.
کریس برندینی یک آتشنشان خصوصی است، او میگوید: «برای شرکتهای بیمه، این مسئله خیلی خوب است. تقریباً مثل این است که شرکت بیمه برای خودش بیمه تهیه کرده باشد. اگر بتوانند یک یا دو خانه را در فصل آتشسوزی نجات بدهند، یعنی میلیونها دلار در هزینههایشان صرفهجویی کردهاند».
هر سال، مساحت زمینهایی که میسوزد بیشتر میشود و این مسئله ممکن است تبدیل به یک وضعیت روزمره جدید شود. در لندن قرن هجدهم و نوزدهم وجود آتشنشانی خصوصی طبیعی بود. هر مجموعۀ بیمه شده برای خودش یک مجموعه آتشنشانی داشت، اما این روند به تدریج در اواخر 1800 به پایان رسید، زیرا مسئولان لندن به این نتیجه رسیدند که سطح محافظت در برابر آتش ارائه شده از سوی این شرکتها کافی نیست. بعد از این، آتشنشانی توسط مسئولان شهری اداره شد.
مسلماً ما دنبال این نیستیم که اجازه ندهیم کسی محافظت بیشتر در برابر آتش بخرد، ولی از طرف دیگر چنین به نظر میرسد که ما قصد داریم راهحل دولتی، عمومی و همگانی به حد کافی خوب و پاسخگوی نیاز همه باشد. فکر میکنم وقتی چیزهایی عمومی را به خصوصی تبدیل کنیم، پیامدهایی اخلاقی دارد. مثلاً افراد ثروتمند خدمات بهتری نسبت به افراد فقیر دریافت میکنند. تقریباً در تمام حوزهها باید این سؤال را از خود بپرسیم که آیا میخواهیم در دنیایی زندگی کنیم که همه باید برای خودشان آتشنشان استخدام کنند یا نه؟ البته هیچ یک از این مباحث مشکل اصلی، یعنی تغییرات اقلیمی کره زمین، را حل نمیکند و اینکه یک فرد در مورد یک مشکل عمومی چه کاری از دستش برمیآید؟
نسخۀ تاریک آینده برای سازگاری با تغییرات اقلیمی زمین چنین است که همه در اینستاگرام وسایلی برای زنده ماندن در جهنم اقلیمی میخرند و نسخۀ شاد و خوشبینانه هم به نظرم این است که این فجایع اقلیمی باعث میشوند ما به درک جدیدی برسیم و بفهمیم که واقعاً همه در کنار هم روی این زمین زندگی میکنیم.
ما انتظار داریم که شاهد واکنشی همگانی نسبت به این وضعیت باشیم که نیازمند این است که متوجه باشیم جایگاه ما در این «جمع» کجاست، نه اینکه پول خرج کنیم و خودمان را از بقیه جدا کنیم.
ترجمه شده در مدرسه زندگی فارسی
1 دیدگاه
سلام و درود. ممنون كه بدين مسعله اهميت ورزي داريد.متاسفانه علوم بشري، پيشرفت تكنولوژی را بهانه تخريب زمين رقرار داده اند و ظاهرا هنوز به جدیت این مخمصه پی نبرده ایم.راه حل بنظرم تثبیت علوم انسانی و علوم اجتماعی بعنوان فیلتری اخلاقی و انسانی ، برای روشنی بخشی و هدایت گری علوم طبیعی و امثالها است.