آینده هوش مصنوعی
27 ژانویه 2019
فلسفه رواقی و رواقی‌گری
29 ژانویه 2019
آینده هوش مصنوعی
27 ژانویه 2019
فلسفه رواقی و رواقی‌گری
29 ژانویه 2019

این یادداشت‌ها بر اساس مطالعۀ سه کتاب

Sapiens

Homo Deus

۲۱Lessons for the 21st Century

به زبان انگلیسی و  بررسی دهها سخنرانی یووال نوح هراری در محافل مختلف تهیه شده است.

 یووال نوح هراری، در دانشگاه عبری اورشلیم به دانشجویان دورۀ لیسانس، تاریخ مقدماتی درس می­‌دهد. کتاب «انسان خردمند» Sapiens  او، اولین بار به زبان عبری در سال ۲۰۱۱ منتشر شده و نخستین ترجمۀ انگلیسی آن در سال ۲۰۱۴ انتشار یافته و از آن زمان به شدت مشهور و پرفروش شده است. «انسان خردمند» را کسانی مانند باراک اوباما، بیل گِیتس، ناتالی پورتمن «هنرپیشه اسرائیلی-آمریکایی»، کریستین لاگارد (رئیس صندوق بین المللی پول) و دیگرانی از این دست توصیه و معرفی کرده­ و ستوده‌اند؛ روسای شرکت­های بزرگ تجاری، اتاق فکر گوگل و دیگر غولهای نرم‌افزاری و شخصیت­های سیاسی حامی بازار آزاد نظیر برگزار کنندگان اجلاس اقتصادی داووس. به نظر می‌­رسد نبوغ اصلی هراری، در خلاصه و ساده کردن مفاهیم پیچیده، ترتیب دادن نوعی روایت جذاب و بازتاب دادن روح زمانه است.

با خواندن کتاب «انسان خردمند»، این برداشت ایجاد می‌شود که گذشته تاریخی‌ای که هراری با شتاب نقل می­‌کند، بیشتر با آن هدف صورت بندی شده که به زمان حال برسد و سپس پیشگویی­‌هایی درباره آینده بکند.

مهم‌ترین و اصلی‌ترین پیشگویی او درباره آینده، پایان لیبرال-دموکراسی است به این صورت که او لیبرال-دموکراسی را صورتِ دیگری از مذاهب، باور­ها یا داستان­های جمعی انسان­ها توصیف می­‌کند که برای مدتی در قرن بیستم ظاهراً مورد قبول همگان قرار گرفت و در خلأ مذاهب کلاسیک مانند یک چسب اجزای بسیاری جوامع را بهم پیوند داد.

اما ببینیم هراری لیبرال-دموکراسی Liberal Democracy را چگونه معرفی می‌کند:

لیبرالیزم یا نام کامل‌تر آن «لیبرال-اومانیزم»، Liberal Humanism انسان‌گراییِ آزادیخواهانه، بر پایه شأن و اصالت فرد (ونه خدا) بنا شده است. واژه Individual  «فرد» به معنای تقسیم ناپذیر، مبنای تفکر لیبرال-اومانیزم است به این معنی که هر انسان یک فَرّه انسانی یا یک گوهر وجودی پاک، اصیل و تقسیم ناپذیر دارد و این گوهر مبنا، مبداء و مرجع قضاوت است و ورای نژاد، مذهب، ملیّت و گرایش جنسی قرار می‌گیرد. در پایان قرن ۱۹، تمام طول قرن ۲۰ و ابتدای قرن ۲۱ این تفکر  حاکم شد که انسان باید بر اساس فردیّت خود به استقلال تصمیم بگیرد. از این رو روح زمانۀ ما توصیه می­‌کند که هر کس کار مورد علاقه خود را انتخاب کند، درعشق به دنبال آنچه که حس می­کند درست است برود، در رای دادن و انتخابات نام آن کس را که صحیح می­‌پندارد به صندوق بیندازد. در اقتصاد هم، ترجمه لیبرال-اومانیزم چنین است: «همیشه حق با مشتری است.» بنابراین شرکتهای تجاری برآمده از لیبرال دموکراسی همیشه به دنبال آن هستند که با بدست آوردن دل مشتری، سود خود را بیشتر کنند، مثلاً به تازگی ویاگرا برای زنان نیز تولید شده است با وجود آنکه داده‌های پزشکی به هیچ عنوان اثربخشی آن را در مورد زنان تأیید نکرده‌اند اما تقاضای نیمی از بازار را نمی‌توان نادیده گرفت.

از دید هراری گسترش و پیشرفت علم در قرن ۲۱ نهایتاً به این افسانۀ گوهر وجودیِ منفرد، مستقل و شریف در انسان­ها خاتمه می‌دهد! بیوشیمی و تصویربرداری مغز (به زعم هراری) به ما می‌گوید که ارادۀ آزاد بی‌معنی است، پس تصور آن گوهر اصیلِ فردی هم کاملاً بی‌معنی است. انسان حیوانی است مانند بقیه حیوانات و همۀ حیوانات به نوعی ماشین هستند.

هراری می‌گوید، در حال پی بردن به این هستیم که جایگاه یگانه‌­ای برای انسان قابل تصور نیست و چیزی به نام اختیار وجود ندارد، دستگاه­های پیچیده تصویر برداری و اسکن مغز از جمله fMRI ( اِم آر آیِ عملکردی) نشان می­‌دهند که تا یک دقیقه قبل از این که فرد اعلام کند که در مورد مساله­‌ای تصمیم گرفته است، مناطقی در مغز فعال می‌­شوند و بنابراین، هر تصمیم انسان، مدتی پس از آنکه بطور مکانیکی گرفته شد، تازه به سطح هوشیاری و خود آگاهی می‌­رسد.

در زمینۀ لیبرال-اومانیزم، هراری پس از آنکه این مکتب را برآمده از عصر روشنگری، انقلاب صنعتی، فلسفۀ نوین و غروب مذاهب کلاسیک می‌­داند، به این می‌­پردازد که سه مذهب بزرگ و نوین قرن بیستم، شامل فاشیسم، کمونیسم، و لیبرالیسم، یک به یک از صحنه خارج شده‌اند. نخست فاشیسم تا پیش از جنگ جهانی دوم، سپس کمونیسم در دوره جنگ سرد و در نهایت با فروپاشی شوروی، لیبرالیسم بی رقیب ماند. آخرین پیشگوی غرب قبل از هراری، «فرانسیس فوکویاما» وعده داده بود لیبرال دموکراسی بر همۀ جهان حاکم می‌شود اما نشد!

 آنچه در نهایت (از دید هراری) لیبرالیسم را از صحنه خارج کرده و می‌کند، پیشرفت علم و تکنولوژی و توسعه هوش مصنوعی است. به عقیده هراری موجودات زنده چیزی بیشتر از آلگوریتم­های پیش‌بینی شانس بقا و آلگوریتمهای پیش‌بینی شانس تولید مثل نیستند. از این رو، آلگوریتم­های مهندسی شدۀ مثلاً گوگل که بر اساس حجم بالای دیتا و اصول ریاضی طراحی شده باشند، می‌­توانند کاملاً جایگزین آنها شوند. این مساله، دموکراسی و رأی‌گیری و اساساً هر گونه انتخاب را کاملاً بی‌معنا می­‌کند و از این رو پیشرفت علم و تکنولوژی پایان لیبرال-دموکراسی را رقم خواهد زد.

هراری همچنین فجایع زیست محیطی را مبنا قرار می‌­دهد برای آنکه ادعا کند بشر لازم است به سوی حکومت جهانی حرکت کند زیرا مشکلات عمدۀ سیاره زمین (گرمایش زمین و بحرانهای اتمی) اکنون با حکومت­های ملی و محلی قابل حل نیستند. در یک کلام هراری پیشگویی است که نسخۀ به روز شدۀ ویرانشهر جرج اوروِل و آلدوس هاکسلی را وعده می‌دهد اما سعی می‌کند آن را سیر طبیعی تاریخ و نوعی جبر علمی و فناورانه معرفی کند و گاه می‌گوید این چه‌بسا ناخوشایند هم نباشد! در مقالۀ بعدی من به این خواهم پرداخت که این قرائت خطی از تاریخ چه سابقه‌ای دارد و پیش از هراری چه کسانی  این خوانشها را مطرح کرده و مبنا قرار داده‌اند.

 اگر کتاب «انسان خردمند» حداقل ظاهراً به گذشته می‌­پردازد، کتاب Homo Deus یا «انسانِ خدا گونه» دیگر رسماً یک کتاب پیشگویی است و به آینده انسان می­‌پردازد. کتاب سوم او: «۲۱ درس برای قرن ۲۱» به قول خود او قرار است به زمان حال بپردازد. اما عمدۀ مضمون هر سه کتاب و مجموعه سخنرانی‌های هراری کاملا درهم تنیده و معطوف است به مسالۀ هوش مصنوعی، طرح موجودات زنده به عنوان آلگوریتم داده‌ها، تبیین مکتب «دیتائیزم» Dataism، وعدۀ جایگزینی انسان (حداقل طبقه حاکم) با سایبورگ­ها (تلفیقی از تکنولوژی داده‌ها و اعضای زیستیِ تقویت شده» و مذاهب تکنولوژیک یا تکنورلیجنTechno Religion.

کتاب «انسان خردمند» با معرفی حیوانی به نام  Homo Sapiensشروع می‌شود: گونه Sapiens تنها گونه زنده و باقی از جنس Homo است. روایت غالب آن است که این گونه، همۀ پسرعموهای خود از جمله H.Neanderthalis  و H.Erectus را نابود کرده است. هراری روایت جایگزینی هم مطرح می‌کند که در آن امتزاج گونه‌ها صورت گرفته و بنابراین هر نژاد فعلی انسان به یکی از گونه‌های پیشین قابل انتساب است. مثلاً ساکنان فعلی خاورمیانه و اروپا درصدی از ژنهای نِئاندِرتال را در خود دارند، موجوداتی کوتاه قدتر، با پوست روشن‌تر، استخوانهای درشت‌تر، مغز بزرگ‌تر اما قدرت همکاری و سازماندهی اجتماعی کمتر. اما هراری این بحث را ناتمام می‌گذارد با این عنوان که می‌تواند به یک بمب سیاسی منتهی و احتمالاً مبنایی برای یک نژادپرستی نوین شود. مشخص نیست که اصلاً چرا در کتابی که قرار است مروری سریع و کلی بر همۀ تاریخ باشد، این نظریۀ فرعی را مطرح کرده و سپس رها می‌کند.

در سرتاسر کتاب «انسان خردمند» هراری انتقاد­های تندی به مذهب به ویژه یکتاپرستی دارد. در میان مذاهب، او پاگانیزم و چند خدایی را با این عنوان که “دموکراتیک‌تر” بوده‌اند، به یکتاپرستی ترجیح می‌دهد. نکتۀ جالب آن است که بیشتر این انتقاد­ها و کنایه‌ها مسیحیت را هدف می­‌گیرد و سپس تا حدودی اسلام، اما در مورد دین سرزمین او به ندرت چیزی می­‌شنویم. شاید در تمام کتاب «انسان خردمند»، چهار خط در مورد یهودیت نوشته شده باشد. در زمینه یکتاپرستی، هراری به یهودیت که می‌رسد با این عنوان که چون این دین رسالت جهانی نداشته و خود را به دیگران «تحمیل» نکرده و یک «دین بسته» است، آن را تبرئه می‌کند!  همینطور در مورد دین زردشتی به نظر می‌رسد هراری با اعراب هم‌نظر است که این یک دین یکتاپرستانه نیست. در توضیحی که هراری دربارۀ دین زردشتی می‌دهد (به مراتب مفصل‌تر از یهودیت)، اهورا مزدا و اهریمن را دارای جایگاه و مرتبۀ برابر معرفی می‌کند و بنابراین دین زردشتی را در ردیف ادیان دوگانه‌پرست قرار می‌دهد.

در یکی از سخنرانی­‌های معرفی کتاب، به طور جالبی هراری داستان آفرینش در «سِفر تکوین» از عهد عتیق را به مسیحیت نسبت می‌­دهد!

البته در کتاب بعدی او «انسان خداگونه» Homo Deus، و سخنرانی‌های جدیدترش در مورد یهودیت و انتقاد به سنتها و افسانه‌­های یهودی، و حتی رویکرد فعلی اسرائیل کمی بیشتر می‌­شنویم. شاید علت آن باشد که دیدگاههای او به مذهب پس از انتشار کتاب اول پرسش برانگیز شده است.

در هر سه کتاب و سخنرانی‌های هراری به هم‌پوشانی بسیار زیاد و حجم قابل توجهی از مطالب تکراری بر می­‌خوریم. مثلاً تقریباً در تمام سخنرانی‌ها هراری تکرار می‌کند که برای اولین بار در طول تاریخ، خطر قحطی، جنگ و طاعون از سر انسانها گذشته است و عده بیشتری از پرخوری می‌میرند تا گرسنگی. این عقیده مانند بسیاری دیگر از اندیشه‌های کتاب جای بررسی دارد که تا چه حد بر اساس چند دهه صلح و رفاه نسبی می توان درباره تمام تاریخ حکم داد و ادعا کرد وارد دوران جدیدی شده‌ایم. از وحشیانه‌ترین جنگ تاریخ تنها هفت دهه می‌گذرد و حال آنکه روایت هراری از تاریخ، حداقل هفتادهزار سال را در بر می‌گیرد. 

اما پس از آنکه گونۀ انسان خردمند، این میمون باهوش (به طور فرضی) بر دیگر گونه‌های این جنس از جمله نئاندرتالها و هومو اِرکتوس غالب شد، چه اتفاقی افتاد؟  در یادداشت بعدی این بحث را پیگیری می‌کنم.

نویسنده: دکتر ایمان فانی

لطفا در نقل تمام یا بخشی از مطالب، لینک مستقیم منبع و نام نویسنده را ذکر کنید.

بخش دوم نقد و بررسی کتابهای هراری

22 دیدگاه

  1. پویا گفت:

    سپاس از دقت نظرتون

  2. امیررضا گفت:

    با سلام بی صبرانه منتظر قسمت بعدی هستیم متشکر از زحماتتان

  3. نسرين سوار گفت:

    با سلام وسپاس
    مقاله شما رو خوندم
    هم اکنون کتاب انسان خردمند رو دارم مى خونم و اواسط کتاب هستم مقاله شما جالب بود واحتمالاً باعث مى شه با یک دید دیگرى کتاب رو ادامه دهم
    اما مطالبى در کتاب بود که توجهم رو جلب کرد
    و اون عقاید اداب قوانین وخیلى از چیزهایى که شاید به عنوان رفتار یا عادت همه ما اونها بزرگ شدیم ساخته خود انسانها است و این خیلى فکرم رو درگیر کرده حتى بسیارى مواقع حکم تقدس به خودش گرفته ،، به نظرم تا حدودى چالش بر انگیز هست این کتاب البته من مطالعه اى در این زمینه نداشتم،، اما مقاله شما مثل سایر فایلهاتون جالب و تامل برگیز بود
    ممنون و سپاسگزار

    • سلام، ممنون
      بله شکی نیست که همه اینها نظم ذهنی هستند که خود انسانها به وقایع میدن.
      ما فقط این رو اضافه می‌کنیم که فکرهای هراری هم صرفا یک نظم و روایت ذهنی دیگه هستن و نه الزاما بیان یک حقیقت

    • زهره حاجي نظري گفت:

      آقای فانی گرامی
      منتظر بخش های بعدی این مقاله هستم و از شما بابت مطالب و ویدئو های خوبتون در کانال بسیار سپاسگزارم

  4. پژمان گفت:

    اقای ایمان فانی شک میکنم و یقین میکنم و باز شک و باز یقین و همینطور تا همیشه که جز این من نیستم
    همین اواره بودن حالم رو روی این سیاره خوب نگه داشته تا امروز
    درود بر شما

  5. همین دیروز در نشست ” کتابخوانی همسایگان” خلاصه این کتاب توسط یکی از دوستان ارایه شد. بسیار جالب بود و سومین جلسه نیز در راه است.. منتظر ارایه نظرات و تخلیهای بعدی شما هستیم

    • درود بر شما.
      تخیل آینده‌ای است که هراری پیش‌گویی می کنه. از سال ۲۰۱۱ که کتاب منتشر شده دقیقا در مسیر معکوس حرکت کردیم. حتی بخشهایی از متن عبری در ترجمه انگلیسی حذف شده تا این گافها پوشش داده بشه.

    • عطا گفت:

      احتمالا منظور «تحلیلهای بعدی شما» بوده و شما احتمالا اشتباه برداشت کرده اید …

    • hamed گفت:

      سلام میشود در مورد مکان وزمان این نشست اطلاع بدهید

  6. افسانه غزنچائی گفت:

    سلام، آیا امکان داره که فرمت این صفحه رو عوض کنید؟ فونت بولد سفید یا رنگی روی زمینه تیره، خیلی راحت نیست. به ویژه روی گوشی.
    ممنون از نقد جالب.

  7. hamed گفت:

    منظورتون از اشتباه ۵۰ سال پیش نفهمیدم؟نظام سرمایه داری ؟وراه حل برای اشتباه مدنظرتون چیه؟

  8. Abbas گفت:

    درود بر آقای فانی
    اگه امکانش هست
    در کانال تلگرام، ویدئویی در مورد فرگشت انسان قرار بدید

    • ممنونم. به تازگی یک سایت دیدم که تماما به فرگشت اختصاص داشت با دهها ویدیو و پادکست…
      هرچند با استخراج فلسفه از نظریه داروین موافق نیستم ولی سایت بسیار جامعی است: اگاهی فرگشت علم داروینیسم

  9. پروین گفت:

    آزاداندیشی و پذیرش، در تحقیق و نوشته جنابعالی، بسیار ارزنده و موجب آرامش و رهایی جان است. برقرار باشید دکتر فانی گرامی

  10. رامز جعفری مرندی گفت:

    درود…سپاس از بررسی علمی و دقیق توسط شما که روان و سلامت بود…شاد باشید…باشد که همه موجودات شاد باشند…در صلح و تعادل واقعی…

  11. مجتبی گفت:

    گفتین با استخراج فلسفه از نظریه ی داروین موافق نیستین. منظورتون اینه که کلا با استخراج فلسفه از علوم تجربی موافق نیستین؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

error: Content is protected !!