آیا انتخاب شغل عاشقانه، عاقلانه است؟
فوریه 7, 2019آیا با کمالگرایی به کمال میرسیم؟
فوریه 7, 2019چرا هنوز برای تغییر رشته و شغل دیرنیست؟
چرا هنوز برای تغییر رشته و شغل دیرنیست؟
تصور اتلاف وقت و انرژی و سرمایهگذاری که در یک رشته کردهایم، معمولا مانع میشود که به تغییر شغل و رشته فکر کنیم ولی در این مساله باید زمانی که به پای یک شغل و رشته صرف کرده ایم را با زمانی که در کل طول عمر کاری در پیش داریم، مقایسه کنیم. این ویدیو از مدرسه زندگی آلن دوباتن به این مقایسه مهم و سرنوشتساز میپردازد.
لینک مطلب در موسسه مدرسه زندگی THE SCHOOL OF LIFE
وبسایت مدرسه زندگی THE SCHOOL OF LIFE
فکر اینکه اگر بخواهیم با خودمان صادق باشیم، شاید لازم شود شغلمان را عوض کنیم، یکی از اضطرابآورترین دریافتهاست؛ شاید با افت درآمد شدید برای مدّت طولانی روبرو شویم. شاید مجبور شویم به خانۀ والدینمان برگردیم. دیگر نمیشود در مهمانیها به شغلمان فخر بفروشیم. باید از صفر شروع کنیم.
معلوم است که عذاب این قضیه برای جوانها از همه بیشتر است. آدمی بیستساله را فرض کنید. آدمی که برنامه چیده که مهندس شیمی شود، و حسابی در مسیر گرفتنِ مدرک مناسب جلو رفته است؛ مواد درسی لازم را در مدرسه گذرانده، در دانشگاه واحدهای مربوط را برداشته، و کارآموزیهای لازم را انجام داده است. همین حالا هم به نظر سرمایهگذاری سنگینی در این کار کرده است. ولی الان دارد جداً به تغییر رشته فکر میکند. مثلاً علوم دریایی یا مردمشناسی. یعنی دو سالِ دیگر درس خواندن و بلاتکلیفی.
وقتی بیستسالهاید، واقعاً دو سال خیلی طولانی به نظر میآید، میشود ده درصد کل عمرتان و بار روانشناختیاش از این هم سنگینتر است؛ چون تازه از شانزده سالگی فهمیدهاید که چی به چی است. قبل از آن در گیجیِ بچگی و نوجوانی بودید و هیچ دید واقعی از معنی و هدف زندگی نداشتید. پس دو سال یعنی نصفِ کلِ وجود داشتنتان. مسئولیت عظیمی است.
چیزی که درکش سخت ولی ضروری است، دیدن امروز در آینه فرداست؛ مثلاً پنجاه و شش سالگی. از آن نقطه، دو سال مفهوم خیلی متفاوتی پیدا میکند؛ میشود یک بیستم یا پنج درصد از زمان بین شانزده سالگی و نقطۀ اوج میانسالی. به مرور وزن نسبیِ آن تحصیلاتِ اضافی در مقایسه با کل طول عمر کاریتان کمتر میشود. ولی عواقب تغییر رشته ندادن مدام بزرگتر و مهمتر میشود.
ما به این میگوییم «تلۀ سرمایهگذاری شغلی»، که توضیح میدهد چرا خیلیها، مخصوصاً جوانها، به اشتباه از زیر کارآموزی مجدّد در میروند؛ زمان حال به نظرشان خیلی بزرگ میآید و آیندههای دور و دراز که در واقع بیشتر عمر ما را میسازد، اهمیّت خودش را رو نمیکند.
برای مقابله با این خطا باید خط سیر زمان را رسم کنیم تا مجبور شویم به مقایسۀ فاصلۀ شانزده تا بیست و چهار که خیلی کمتر است از فاصله بین بیست و چهار تا شصت و پنج! سبک و سنگین کردنمان نباید بر اساس تجربیات اخیر و الان باشد، بلکه باید با نگاه دراز مدّت به تمام طول مسیر زندگی باشد. باید چیزی را ببینیم که باورش الان خیلی سخت است، اینکه دهههای آتی زندگی ما واقعیاند. آنوقت شاید جرأت کنیم و تغییر مسیر دهیم.
ترجمه: دکتر ایمان فانی
مطالب مرتبط: