مرگ فانی بودن آتول گوانده
آگوست 31, 2022نقص فنی عشق های دیجیتال
سپتامبر 3, 2022
قدرت خاموش درونگرایی
در این ویدیو به برخی صفات و دردسرهای درونگرایی میپردازیم و فرضیه بیوشیمیایی در پشت تفاوت درونگرایی و برونگرایی را بررسی می کنیم.
سوفی درونگراست و خیلی هم از این بابت خوشحال است. سوفی تنها نیست، درونگراها همه جا هستند، رویکرد بدون جنجالشان به زندگی، و نیازشان به تنهایی یک نقص نیست یک استعداد و نعمت است. ولی برای درونگراها همیشه راحت نیست که متوجه بشوند چقدر فوقالعاده هستند.
آدم حس میکند دنیا جایی است که به برونگراها جایزه میدهد. هر چه صدایت بلندتر باشد فکر می کنند اعتماد بنفست بیشتر است و خوشحالتری. دنیا جایی است که همه حرفی برای گفتن دارند و کسی نیست بشنود. دنیای ادارات با فضای کار مشترک، مهمانی دادن برای کانکشن زدن، و شخصیتهای بزرگ
برای آنهایی که محجوبند و تن صدایشان پایین است، راحت حس می کنند تنهایشان گذاشتهاند و از جماعت عقب افتادهاند. سوفی بچه که بود در پس زمینه تصویر گم میشد، خیلی ها فکر میکردند حرفی برای گفتن ندارند یا دیگران را دوست ندارند ولی اینجوری نبود. مردم اغلب فکر می کنند درونگراها خجالتی اند یا ضد اجتماعی اند ولی این برداشتها اشتباه است.
درونگراها ممکن است مثل همه از جوشیدن با آدمها لذت ببرند ولی برعکس برونگراها که از مهمانی و بودن در جمع انرژی میگیرند، درونگراها بعد از مدتی خسته میشوند و باید در تنهایی باتری مغزشان را شارژ کنند. یک تئوری علمی برای این وجود دارد:
دو تا از واسطههای شیمیایی مهم مغز انسان دوپامین و استیل کولین هستند. دوپامین موقع ریسک کردن یا مواجهه با چیزها و آدمهای جدید یک حس خوب انرژی و هیجان مثبت در برونگراها ایجاد می کند. ولی درونگراها به دوپامین حساسترند و تحریک دوپامین خیلی زود از سطح خوشایند برایشان بالاتر میرود. به همین خاطر درونگراها با آزاد شدن استیل کولین و یک انرژی آهسته و پیوسته حس بهتری پیدا می کنند و این با تمرکز، کتاب خواندن یا فعالیت ذهنی دست میدهد.
در این حال درونگراها احساس آرامش، هوشیاری کامل و رضایت می کنند. ولی این شاید برای برونگراهای افراطی خیلی معنادار نباشد. البته که همه چیز یک طیف است ممکن است شما کمی به این سو یا آن سو تمایل داشته باشید یا کمی از هر دو یعنی میانگرا یا امبی ورت باشید.
حالا او خودش را بهتر درک می کند و قدردان چیزی است که هست. سوفی بجای اینکه فضای خالی مکالمات را با تعارف و بحثهای جزیی پر کند، گوش میدهد. سوفی دوستان کمی دارد ولی ارتباطاتش عمیق است. از وقت گذراندن در تنهایی لذت میبرد. اینطوری آشوب و شلوغی روزانه بالاخره فرو مینشیند. سوفی میتواند بازنگری کند و به صدای افکارش گوش بدهد و نهایتا با خودش دوباره ارتباط برقرار کند.
تازه بعد از این است که سوفی آماده است تا با دنیا بجوشد و وارد تبادل بشود. او استراتژیهایی یاد گرفت که در این دنیای شلوغ رفاه ذهنی داشته باشد، مثلا با موسیقی یک حباب آرامش درست میکند. یا موقع ناهار از اداره فرار میکند به یک کنج خلوت. سوفی هم درخشش و زیبایی در هم و بر هم دنیا را تحسین می کند. و در مکانهای خلوت و خالی است که واقعا احساس تعلق و آرامش دارد.
اگر جامعه بیشتر به درونگرایی ارزش میگذاشت می توانست تفاوت اساسی در آینده جمعی بشر ایجاد کند. خصلتهای یگانه درونگرایان حقیقتا یک قدرت عمیق درونی است و آنطور که مهاتما گاندی گفت:
«میشود به آرامی ارکان خلقت را به لرزه در آورد.»
ترجمه: دکتر ایمان فانی
مطالب مرتبط:
4 دیدگاه
کاری که انجام میدین واقعا قابل تحسینه و واقعا خیلی خیلی بیشتر از اینا باید دیده بشه🌻
اول اینکه آیا خصلت درونگرایی یا برونگرایی وارثتی هست یا نتیجه واکنش به محیط؟ و اگر وراثتی هست، آیا آمار تاریخی درباره مقایسه تولید مثل این دو طیف وجود دارد؟
فک نکنم وراثتی باشه
بسیار لذت بردم
من خودم تا حد زیادی درونگرا هستم
ممنون از زحمتهاتون