فقط پارانوییدها جان بدر می‌برند نوشته اندرو گروو

چطور با بیماری‌ای‌مقابله کنیم که اولین علامت آن مرگ است؟

یا استراتژی‌های عبور از دره مرگ در بحرانهای کسب و کار

نگاهی به کتاب مشهور «فقط پارانوییدها جان بدر می‌برند»
نوشته اندی گرو از موفق‌ترین مدیرعاملان شرکت اینتل

در طب قلب و عروق پدیده‌ای به نام سندرم مرگ ناگهانی وجود دارد، یعنی شرایطی که در کمتر از یکساعت باعث مرگ بیمار می‌شود. حالا سوال این است که چطور با بیماری که اولین علامتش مرگ است مقابله کنیم؟

در زبان فارسی وقتی کسی عطسه می‌کند، به او می‌گوییم «عافیت باشد»، چرا که عطسه می‌تواند عافیت نباشد و در بیشتر طول تاریخ هم چندان عافیت نبوده است. در واقع این اصطلاح نوعی اعلام نگرانی از یک علامت ساده است. از قرار معلوم در کسب و کار هم خیلی از عطسه‌ها عافیت نیستند. به همین خاطر اندی گروو، مدیر عامل شرکت اینتل، تولیدکننده میکروپروسسورهای کامپیوتری دنیا، کتابی به نام فقط پارانوییدا جان بدر می‌برند! نوشته است. اسم عامه پسند کتاب را ناشر تحمیل کرده است، نام دلخواه نویسنده چنین بود: نقاط عطف استراتژیک 

زمانی که روال معمول کسب و کار به شکل غیر قابل بازگشتی عوض می‌شود، بدون اینکه کسی متوجه شود این همان عطسه‌ای است که عافیت نیست.

نیروهایی که روی یک تجارت اثر می‌گذارند شش مورد هستند: مشتري‌ها؛ رقبای فعلي؛ رقبای بالقوه؛ جايگزين‌ها؛ تدارکات و تجارت‌های مکمل. مثلاً شرکت‌های نرم‌افزار برای اینتل مکمل محسوب می‌شوند. هر كدام از اين موارد اگر از روال معمول به اندازه ده برابر کم و زیاد شوند، ماهيت آن صنعت و کسب و کار کلاً تغییر می‌کند و اگر نتوانید خود را تطبیق دهید، وارد دره مرگ خواهید شد. اما چطور آن را تشخیص دهیم؟

اول به هشدار پیشگوها، یعنی مديران رده مياني که با واقعیت بازار در تماس روزمره هستند، گوش دهید. هر وقت دیدید این افراد مدام تصمياتي می‌گیرند كه با استراتژي‌هاي كلان شركت همخواني ندارد اخراجشان نکنید، بلکه بدانید چیزی شده است. فاصله گرفتن مديران رده بالا و رده مياني علامت بدي است.

دوم، تغییر رفتار مشتري‌ها و کاهش ارزشی که برای شرکت قائل‌اند.

وقتی دریافتید به نقطه عطف رسیدید با هرج و مرج نجنگید، اجازه دهید برای مدتی آشوب حاكم شود. در انتخاب استراتژی درست تجربه و آزمون و خطا كمك‌کننده است. اين مرحله‌ای است كه همه عصبي می‌شوند و روابط کاری از هم مي‌پاشد. روابط را حفظ كنيد، تا حد امکان کسی را قربانی نکنید. در مرحله بعد بايد از دره مرگ عبور كنيد. بيش برويد؛ متوقف نشوید؛ ترديد نكنيد، حتي اگر مسير اشتباه را می‌روید؛ منابع را جابجا كنيد و دوباره تخصيص دهید؛ با شرايط انطباق پيدا کنید.

مديران رده بالا باید از پنج مرحله واکنش سوگ بگذرند:

1. انكار، 2. خشم، 3. چانه‌زني، 4. افسردگی، 5. پذیرش.

عبور سریع‌تر از این 5 مرحله باعث می‌شود جلوتر و سریع‌تر باشند. زمان مهم‌ترین مسئله است، چون سونامی برای همه رخ داده، ولی بعضی‌ها در میانۀ سونامی دچار شک فلسفی می‌شوند. مواردی که یک مدیر لایق، حتی در روزهای خوب، باید در موردش پارانویید و حساس باشد عبارت‌اند از:

1. زمان: اجرای قراردادها، ضرب‌العجل‌ها، هدف‌گذاری‌ها؛

2. سطح انرژي کارکنان شرکت؛

3. میزان نوآوري؛

4. آمار و ارقام: افت فروش، افت سرعت رشد مشترکین؛

5. رقبا:هررقیب جدیدی می‌تواندتیرخلاص شماباشد؛

6. قانونگذاري: تیم حقوقی شرکت باید همیشه قوانین جدید و اثرش را بر شرکت رصد کند؛

7. تيم رهبري: تیم رهبری بایدهمیشه روزآمد و آماده به رزم باشد،بهترین کارمندان الزاماً بهترین رهبران نیستند.

از قرار معلوم استراتژی کسب و کار و طبابت برای عبور از دره مرگ فرق زیادی با هم ندارند. باید تا حد آزاردهنده‌ای گوش بزنگ، حساس و پارانویید  باشید و علائم بی‌اهمیت را هم جدی بگیرید. این بهایی است که یک مدیر رده بالا برای موقعیتش باید پرداخت کند.

تهیه شده در مدرسه زندگی فارسی

@dr_iman_fani