نژاد پرستان آلمان ویرانی اوراسیا
سپتامبر 9, 2020چهار عمل اصلی تمدن آب
سپتامبر 20, 2020
سازماندهی خودبخود تمدن و فروپاشی
Self Organization
همانطور که فراهم آمدن اسیدهای آمینه اولیه و نوکلئیک اسیدها در آب اقیانوسها طی فرایند «سازماندهی خودبخود»، از سوپ اولیه حیات، جانداران پیچیده را بوجود آورد، جمع شدن چهار عامل اصلی آب، غذا، امنیت و جمعیت طی فرایند self organization تمدن را شکل می دهد و پیچیدگی می بخشد. هر چه کیفیت و شبکه دسترسی به این چهار عامل بهتر و وسیعتر باشد، تمدنِ پیچیدهتر و رشد یافتهتری شکل خواهد گرفت.
امپراطوریها با لجستیک پیچیده سیاسی، نظامی و تجاری، حد اعلای پیچیدگی هستند. (نسخه نخستین گلوبالیزم) هر گاه یکی یا بیشتر از چهار عامل اصلی (آب، غذا، امنیت، جمعیت) دچار تهدید یا وقفه شوند، تمدن به ناگهان یا طی زمان فرو میپاشد.
در این وقت آنچه مردم تجربه میکنند، آشوب و فساد و ظلم به اصطلاح «نهادها»ست و عموما افراد و ایدئولوژیها سرزنش می شوند.
آنچه در حقیقت اتفاق می افتد نوعی مرگ زیستی و طبیعی است.
در دهههای منتهی به انقلاب فرانسه، انگلستان با یک محاصره دریایی طولانی مدت و حساب شده، دسترسی تجاری و عامل غذا و ثروت را از تمدن فرانسه حذف کرد.
آنچه مردم تجربه کردند، گرسنگی، فساد و خشم رمانتیک از دست ماری آنتوانت بود.
آنچه «نخبگان» و «فلاسفه» تجربه کردند افکاری بود ظاهرا خردپسند، پیچیده و متعالی که دستگاه سلطنت و مذهب را سرزنش میکرد و راه چاره را در انقلاب میدید.
آنچه در واقع اتفاق افتاد بسته شدن شاهرگهای حیاتی فرانسه بود در مقابل یک قدرت دریایی که موقعیت بهتری داشت.
بزرگترین گناه لوییها، دیکتاتوری، فساد و خفقان مذهبی نبود.
بزرگترین گناه آنها این بود که شکست خوردند.
این یک شکست ژئوپولتیک بود نه یک شکست فلسفی.
وقتی امپراطوری، خوب می خورد و خوب می نوشد (دوره جهانگشایی) یکپارچه سازی و تحمیل مذهبی، تصمیمی عاقلانه و شکوهمند ارزیابی می شود نظیر آنچه نخستین خلفا کردند یا کنستانتین کرد یا پایهگذاران سلسله ساسانی کردند یا شاه اسماعیل صفوی انجام داد.
وقتی امپراطوری سر در نشیب می گذارد، مذهب هم در کنار افراد و نهادها سرزنش می شود، نظیر آنچه بر سر عثمانی، رم شرقی، یزدگرد سوم یا شاه سلطان حسین آمد.
حتی در بدترین فساد و خفقان مذهبی اگر امپراطوری بتواند «بیرحمانه» از دشمنانش لقمههای بزرگ بدزدد، به اندازه کافی خرده نان و چکه آب به شهروندان خواهد رسیدو روند سازماندهی خودبخودی و رشد پیچیدگی تمدن ادامه پیدا خواهد کرد؛ انگلستان از این الگو پیروی کرد و پادشاهیاش ظالمانه تعبیر نشد.
(در طول تاریخ هرگز امپراطوری پاکدست نداشتهایم اما امپراطوری خوش اشتها با لقمههای بزرگ و فتوحات و متصرفات وسیع و امپراطوری مریضحال و خجالتی بسیار داشتهایم).
حکومتداری دستور سادهای دارد:
هرگز شکست نخور و از هر طریق ممکن از چهار عامل اصلی تمدنساز محافظت کن. (آب، غذا، امنیت، جمعیت)
جنگها اتفاق میافتند، ملتها پیروز می شوند و ملتها شکست می خورند. هضم شکست بدون پوشش عاطفی و فلسفی معمولا برای یک ملت و «نخبگانش» بسیار دردناک است.
ترجیح میدهند دستهای هدایتگر انسانهای با عرضه و بی عرضه و نهادها را در پشت وقایع ببینند.
می توانید به این خطای شناختی آنتروپومورفیزم بگویید.
اما حقیقت این است که می شود فلسفه، مذهب، نهادها، افراد و ایدئولوژی را از دو طرف معادله خط زد. آنچه معادله را حل می کند قدرت خالص و بی عذر و بهانه است.
در طی یک شکست، هر چه تمدن پلههای کمتری سقوط کند ( حداقلِ عقب نشینی سرزمینی، حداقلِ واگذاری منابع آب و غذا، حداقلِ فروپاشی ارتش و حداقلِ تلفات)، در سیکل بعدی تمدنسازی، جلوتر خواهد بود و بخت بهتری خواهد داشت به شرط آنکه بر درد تحقیر غلبه کند.
جوزف تِینِر در کتاب «فروپاشی جوامع پیچیده»، واژه فروپاشی را عبور از پیچیدگی به سمت سادگی تعریف می کند.
فروپاشی همیشه، برای همه اتفاق میافتد.
و اگر زمین ادامه پیدا کند، زمان ادامه پیدا میکند.
دکتر ایمان فانی
علوم غیر انسانی
@inhumannica
2 دیدگاه
فوق العاده.
مشتاقانه منتظر ادامه مبحث هستم.
جناب فانی اگر ممکنه لطفا چند منبع (فارسی یا انگلیسی) درباره “درک سیستمی و ارگانیک تاریخ” و مشخصا درباره مطلبی که در کانال تلگرام تحت عنوان ” زندگی دوگانه تمدن دریایی از دموکراسی تا فاشیسم ” منتشر کردید و اینکه پاشنه آشیل تمدن خشکی توزیع ناعادلانه ثروت است به من معرفی کنید.