ریشه خشم و راه آرامش
مارس 29, 2021فقدان رابطه جنسی در ازدواج
آوریل 5, 2021
راه آهن سراسری سیبری روسیه -بخش اول
راه آهن سراسری سیبری در روسیه، بزرگترین پروژه مهندسی قرن نوزدهم و طولانیترین خط آهن تاریخ است که روسیه را یکپارچه نگه داشت.
داستان شگفت انگیز مهندسی روسیه جهان را حیرت زده کرده است. راه آهن ترانس سیبری بیشتر به معجزه ای می ماند که به هزینه رنج و زحمت انسانها کشیده شد. این راه آهن گرانترین ، دشوارترین و طولانی ترین راه آهن ساخته شده بود که 6000 مایل از میان آسیا تا اقیانوس آرام را می پیماید و هر مایل آن با دست ساخته شده است.
مسکو ، پایتخت روسیه و هسته اتحاد جماهیر شوروی سابق، مرکز یکی از بزرگترین شبکه های راه آهن در جهان است. 9 ایستگاه راه آهن در مسکو وجود دارد که روزانه یک میلیون مسافر را در اروپا و آسیا جا به جا می کند. در این شبکه گسترده ، قطارها بیش از سایر وسایل حمل و نقل مسافر جابجا می کنند. ایستگاه یاروسلاوسکی ، که زیر نظر ژوزف استالین ساخته شد ، غربی ترین پایانه برای مشهورترین قطار کشور، راه آهن ترانس سیبری است. این خط آهن در طول یک سفر 8 روزه، 45 توقف گاه دارد و 6183 مایل راه را از میان سرزمینهای سرد و یخ زده و از طریق مناطق صعب العبور می پیماید..
در طول مسیر ، این قطار همه چیز هست. یک اتوبوس مدرسه ، یک تاکسی ، یک شغل. ولی بیشتر از همه ، این یک راه ارتباطی اصلی برای روستاهای دور افتاده ای مانند لیتسویانکا در قلب آسیای میانه است. برای افرادی که هر روز با این قطار سروکار دارند ، دیدن مسیرها و تونل های تراشیده شده در صخره های خالص گرانیتی که 1500 فوت بالاتر از دریاچه بایکال قرار دارند، چیز عجیبی نیست ، جایی که یخ تا ماه مه باقی مانده و دما در فوریه به –40-درجه می رسد . راه آهن از سال 1905 اینجا بوده است. هیچ کس زندگی را بدون آن به یاد نمی آورد. مانند ضربان قلب ، آرام و بی سر و صدا و بی منت است. یک قرن پیش نمی شد تصور کرد که قطار، اروپا و آسیا را به یک دیگر متصل و متحد کند. در این بین ، زمین و آب و هوا مشکل ساز، کار بسیار زیاد و هزینه های آن سرسام آور بود. چیزی معادل 50 میلیارد دلار امروز ، یعنی تقریباً دو برابر هزینه فرود انسان در کره ماه برای ساخت این راه آهن از میان جایی مثل سرزمین مردگان صرف شد. هرچند علیرغم وجود موانع و مشکلات ، در پایان قرن نوزدهم ، ساخت آن یک ضرورت ملی به نظر می رسید.
گاهی اوقات سالها طول می کشید تا پیام ها و نامه ها و برنامه های دولت به دورترین نقاط امپراتوری برسد. بدون خطوط ارتباطی ، بدون سیستم تلگراف داخلی موثر و بدون سیستم راه آهن، روسیه در معرض یک آسیب جدی قرارداشت..
این کشور بزرگترین مساحت روی زمین را به خود اختصاص داده است و از سن پترزبورگ تا اقیانوس آرام امتداد دارد. از مجموع مساحت ایالات متحده و کانادا هم وسیعتراست. اما فقط مسیرهای کاروان رو آن را به پایتخت پیوند داده بودند. روسیه برای فرماندهی و کنترل سرزمینهای وسیع آسیایی خود به خط آهن احتیاج داشت. دائما گزارش هایی مبنی بر اینکه چین قصد دارد از مرزهای بی دفاع سیبری عبور کند به گوش می رسید. کشتی های جنگی ژاپن سواحل روسیه را تهدید می کردند. مسئله نگران کننده تر انقلابیون سیبری بودند که حتی تمایل خود را برای جدا شدن از پایتخت نشان داده بودند. در زمان سلطنت الکساندر سوم ، روسیه درگیر بحران شد.
تزار الكساندر سوم وقتی به قدرت رسید كه پدرش در سال 1881 ترور شد. تمام سلطنت او به این ایده اختصاص داشت که روسیه برای روس هاست و ایجاد کنترل شدیدتر دولتی بر کشوری که به نظر می رسید در حال خارج شدن از کنترل بود، لازم به نظر میرسید. راه آهن جواب همه اینها بود. بخشی از موضوع برای دفاع نظامی بود ، ولی اهداف پلیسی داخلی نیز وجود داشت.
الکساندر سوم مصمم به ساخت راه آهن برای انتقال و رفت و آمد سربازان به مناطق داخلی کشور بود. اما او همچنین قصد داشت از آن برای تسلط بر سیبری و مسکونی کردن آنجا استفاده کند ، همانطور که راه آهن سراسری آمریکا غرب را رام و مطیع کرده بود ، روسیه نیز قصد رام کردن شرق کشورش را داشت. در سیبری چیزی به جز قلعه ها نظامی پراکنده و بازارچه های محلی وجود نداشت.. تعداد کمی از مردم در اینجا زندگی می کردند که اکثرا محکومین، تبعید شدگان و قبایل عصر حجری بودند. تزار همان موفقیت راه آهن آمریکا را می خواست ، اما هیچ یک از پایه های اقتصادی لازم را نداشت..
یکی از مهمترین معایبی که روسیه در این پروژه با آن روبرو بود ، فقدان سیستم سرمایه گذاری و مدیریت کار بود. این یک مسئله فناوری نبود ، یعنی آنها لازم نبود چیز جدیدی اختراع کنند. بلکه این یک چالش تأمین مالی و سازماندهی بود.
روسیه جامعه ای سست و بی مایه بود. تجربه ساخت راه آهن شان محدود بود به چند صد مایل مسیر برای واگن های قدیمی.
برنامه ریزی برای یک راه آهن 500 یا حتی 1000 مایلی یک چیز است و انجام این کار که می بایست مقدار غیرقابل تصوری الوار مصرف شود ، و به صدها پل ، هزاران مایل راه آهن ، میلیون ها تن آهن برای میخ و پیچ و طاق زدن نیاز داشت، چیز دیگر. حتی برای به حرکت در آوردن روزانه چندین قطار بر روی خطی به درازای 6000 مایل نیاز به هزاران اتومبیل ، صدها لوکوموتیو و آموزش نیروی کار، در کشوری بود که امکانات زیادی مانند مکانیک ماهر نداشت. هیچ خط آهنی در روسیه یا جهان نیست که به اندازه خط آهن ترانس سیبری، طولانی پیچیده و بغرنج باشد. این خط باید از 3 تا از بزرگترین رودخانه های دنیا ، بزرگترین جنگل جهان ، بزرگترین دریاچه جهان ، و در بدترین شرایط آب و هوایی جهان عبور می کرد. بیشتر راه آهن بر نواحی یخ زده ای ساخته می شد که در اغلب اوقات سال سفت و محکم است ولی بر اثر فشار، ذوب شده و فرو می نشیند. آنها همچنین باید در میان زنجیره ای از کوه ها تونل بزنند. در کل، پل های بی شماری بر روی دره ها و رودخانه ها باید زده شود. خط آهن ترانس سیبری به جرات یکی از بزرگترین افتخارات تهور آمیز قرن نوزدهم و شاید همه تاریخ معاصر بود. باارزش تر از هر اقدام صلح آمیز دیگر در تاریخ جهان مدرن..
الکساندر وظیفه برنامه ریزی راه آهن را به کمیته ارتباطات سپرد ، اما کمیته واهمه داشت. آنها به تزار توصیه کردند که ازاین کار دست بردارد..
آنها در توان دولت نمی دیدند که بتواند از پس ساختن این خط آهن بر آید و حق با آنها بود. در سیبری منزوی، نیروی کار به اندازه کافی وجود نداشت. کارخانه های تولید فولاد در سیبری برای تأمین نیازهای راه آهن وجود نداشت ، دسترسی به زغال سنگ نیز وجود نداشت.
غیرممکن بود یا نه ، تزار مصمم بود که یک راه آهن داشته باشد. وقتی کمیته به او گفت که ساخت آن امکان پذیر نیست ، او کمیته را منحل کرد. سپس این وظیفه را به سرگئی وتا سازنده خط 600 مایلی اودسا واگذار کرد تا خط 6000 مایلی ترانس سیبری را بسازد.
اما تزار ساده لوحانه فکر می کرد که دستور سلطنتی می تواند ضامن موفقیت باشد؛
یک خط آهن بسیار بیشتر از قطار و مسیر است. این چیزی نیست که یک تزار بخواهد به راحتی آن را بسازد و سپس انتظار داشته باشد مانند دستگاهی که کلیدش را می زنید کار کند و به پیش برود. این یک تعامل پیچیده بین انسان و ابزار و قطعات است که در طول هزاران مایل امتداد یافته است.
طولانی ترین راه آهن امروز جهان و بزرگترین پروژه قرن نوزدهم در فضایی مملو از ترس بوروکراتیک آغاز شد. در حالی که برنامه ریزان به دنبال معجزه ای برای ساختن آن بودند ، تزار افتخار می کرد که این راه روسیه برای رسیدن به قدرت است – آغاز یک دوره جدید صلح و رفاه و کامیابی. ولی واقعیت این بود که این موضوع می توانست باعث تحریک شروع جنگ و تقریباً ورشکستگی کشور بشود..
با پایان قرن ، بسیاری از مردم با تعجب می پرسیدند که آیا راه آهن ارزش این همه هزینه های هنگفت را داشت – تقریباً دو سوم بودجه دولت ، یا این فقط یک قمار ناامیدانه تزار در روزهای سخت خود، برای ماندن در قدرت بود..
ترجمه: دکتر احمد شمعدانی
2 دیدگاه
تابستان ۹۸ از سنت پترزبورگ تا ولادیوستوک با قطار این مسیر زیبا و خارق العاده را شهر به شهر طی کردم و به همه پیشنهاد میکنم
چقدر علم جغرافیای سیاسی عجیبه،با این علم عین یک پازل تمام اتفاقات تاریخ قابل درک میشن،انگار که یه چراغ تو ذهن آدم روشن میشه