ژان پل سارتر
دسامبر 28, 2018کینزوگی فلسفه مرمّت زندگی شکسته
دسامبر 29, 2018تاریخ سینما-نخستین دوربین
شاید براساس آنچه خواندهاید یا شنیدهاید، خیال کنید که اختراع دوربین فیلمبرداری کار توماس ادیسون یا کارمند کمتر معروف او ویلیام دیکسون است، اما این درست نیست. این دو نفر مخترع «کینِتوگراف» (دستگاه فیلمبرداری)و«کینِتوسکوپ» (دستگاه نمایش فیلم) هستند.
کینتوگراف ادیسون
کینتوسکوپ: چشمتان را به چشمی بالای دستگاه بچسبانید و تماشا کنید.
ولی مانند همه دیگر اختراعات ادیسون، بیشتر شهرت و اعتباری که به او داده شده است، باید به تعداد زیادی افراددیگر برسد! در فرانسه در شهر لیون دو برادر اختراع همکاران ادیسون را دیدند و بلافاصله احساس کردند که میتوانند کار بهتری انجام دهند. درعرض دو سال آنها دستگاهی ساختند که کار هر دو دستگاه ادیسون را انجام میداد: هم فیلم میگرفت و هم نمایش میداد. برخلاف کینتوگراف که فقط فیلم میگرفت و کینتوسکوپ که فیلم گرفته شده را برای یک نفر با یک لنز نمایش میداد، دستگاه جدید میتوانست فیلمها را روی پردهای برای تعداد زیادی مخاطب نمایش دهد. تصادفاً نام این دو برادر به فرانسه به معنای (نور) است. ما در مورد برادران «لومیِر» صحبت میکنیم. آگوست و لویی لومیر در دهه ۱۸۶۰ در شرق فرانسه متولد شدند. در ۱۸۷۰ پدرشان خانواده را به لیون منتقل کرد و کارخانه کوچکی افتتاح کرد که فیلم عکاسی تولید میکرد و تا مرز ورشکستگی پیش رفت تا وقتی که دو برادر کار را بدست گرفتند و خط تولید را مکانیزه کردند و ارتقا دادند. وقتی برادران لومیر دست بکار ساخت دوربین سینما شدند، تجربه مهندسی، مالی، تولید و عکاسی داشتند. آنها از دستگاه همکاران ادیسون خوششان آمد اما بلافاصله اشکالاتش را هم متوجه شدند.
برادران لومیر و دستگاه سینماتوگراف
در دوربینهای اولیه لازم بود هر فیلم به اندازه کافی در مقابل نور قرار بگیرد تا یک تصویر ثابت ایجاد کند. این مشکلی بود که سرعت ثبت تصویر را کاهش میداد و مهندسان در سراسر اروپا بدنبال راه حل آن بودند.
در ۱۸۹۷ پیشگام آلمانی «اُسکار مِستِر» ابتکاری بنام «صلیب مالتیز » ایجاد کرد که به آن «موتور ژنو» هم میگفتند زیرا در ساعتهای سوئیسی ساخت «ژنو» هم قبل از آن بکار رفته بود. نهایتاً ماشین ساخت برادران لومیر بنام «سینماتوگراف» هم پرتابل و قابل حمل بود و هم دو کار فیلمبرداری و پخش فیلم را انجام میداد. اینکار با چرخاندن یک دسته فیلمبرداری انجام میشد. به برق وصل میشد، از فیلمهای ۳۵ میلی متری مشابه دستگاه ادیسون استفاده میکرد و خودش فیلمها را ظاهر هم میکرد! و نیازی به دستگاه ظهور و ثبوت نداشت. پس از ظاهر شدن فیلم در همان دستگاه، کافی بود دسته را در جهت عکس بچرخانند تا فیلم را پخش کند!
این اختراع در زمان ما شاید مشابه عبور از موبایلهای اولیه به اسمارت فونهای امروزی «گوشیهای هوشمند» باشد. آنها این دستگاه را “سینماتوگراف” نامیدند که به معنای «ثبت حرکت» و یا «نوشتن با حرکت» است. از آنجایی که برادران لومیر با اصول بیزینس آشنا بودند، برای دوربینشان حق انحصاری ثبت (Patent) بینالمللی گرفتند.
قبل از اکران عمومی آنها فیلمهایشان را برای عدهای از مهمانان خاص و مهم به طور خصوصی نمایش دادند که هیجان خیلی زیادی ایجاد کرد. در پاریس در دسامبر ۱۸۹۵ در سالن ایندیان در زیرزمین «گِراندکافه»، آگوست و لویی لومیر ده فیلم کوتاه نمایش دادند و دنیا را برای همیشه عوض کردند. که البته اولین نمایش فیلم نبود. اولین نمایش شاید کار شیمی دان آمریکایی Woodville Latham باشد او در ماه مه همان سال فیلمی از یک مسابقه بوکس در نیویورک نمایش داده بود.
آنچه برادران لومیر را متفاوت میکرد، جذابیت دستگاهشان و تلاششان برای کسب معروفیت بود. کیفیت تصاویر آنها بهتر بود و تعداد فیلمهایی که نمایش دادند هم بیشتر بود. به همه ی این دلایل اعتبار نخستین اکران عمومی به آگوست و لویی لومیر تعلق گرفته است. از بین اولین فیلمهایی که نمایش دادند فیلم ورود قطار به ایستگاه La Ciotat بود. در این فیلم قطار به سمت دوربین میآید، میایستد و مسافران را پیاده میکند. معروف است که وقتی تماشاگران این صحنه را دیدند چنان واقعی به نظرشان رسید که از سالن فرار کردند.
در سالهای اخیر عدهای از تاریخنویسان در مورد این قصه شک و تردید ابراز کردهاند. اول این که پاریسیها با نمایش فیلم روی پرده یا دیوار چندان غریبه نبودند. «فانوس جادویی» که سایهها را روی دیوار میانداخت از قرن ۱۷ بکار میرفت. از طرفی شاید مخاطبان کینتوسکوپ ادیسون را هم دیده بودند. احتمال بیشتر این است که ابعاد تصویر قطار روی پرده مخاطبان را هیجان زده کرده باشد.
آنچه در این جا مطرح است «توهم واقعیت» است که در آن شما میدانید که واقعیت این نیست اما نمیدانید که جادوگر چطور چنین چیزی خلق کرده است.
جنبه دیگر جادوی سینما «تجربه جمعی» آن است که با تماشای فیلم به تنهایی بسیار متفاوت است. فیلمهای برادران لومیر صامت، سیاه و سفید و بی انقطاع بودند که کمتر از یک دقیقه زمان داشتند و همه اینها با دستگاه همکاران ادیسون مشابه بود. اما برخلاف فیلمهای ادیسون که اجرا روی صحنه را فیلمبرداری کرده بودند، اینها بیشتر صحنههایی از زندگی واقعی بودند که به آنها Actuality میگفتند:
دعوای دو بچه بر سر غذا، گروهی از کارگرها که در پایان روز کارخانه را ترک میکنند و قطارها! که فیلمهای موفقی بودند. اولین فیلمهابابلیط یک فرانک، در کل ۳۵ فرانک فروش داشت ولی در عرض یک ماه به هفت هزار فرانک در هفته رسید! در همین اثنا دیگران هم دستگاههای خودشان را با نامهایی مثلاً Bioskop یا Theatrograph نمایش میدادند.
توماس ادیسون از موفقیت مالی برادران لومیر به هیجان آمد و تصمیم گرفت نمایش روی پرده را امتحان کند. فیلمهای طولانیتر امتحان شد که داخل دستگاه نمایش پاره میشدند. تا این که Latham، همان کسی که اولین نمایش را در نیویورک روی پرده برده بود چیزی اختراع کرد بنام Latham Loop که دو حلقه فیلم بالا و پایین عدسی نمایش بود که با غلتکی ثابت نگه داشته میشد و فیلم را از لرزش و آسیب حفظ میکرد. در ۱۸۹۵ Thomas Armat , C.Farancis Jenkins دستگاه نمایش دیگری ساختند که از Latham loop استفاده میکرد و vitoscope نام داشت. ادیسون این دستگاه را دید و آن را خرید و نام آن را vitoscope ادیسون گذاشت. بیشتر کارهای ادیسون از این دست بود!
حلقه لِیتام
در تمام این مدت بیشتر مردم خیال میکردند سینما از آن اختراعات جالبی است که نهایتاً مردم را خسته خواهد کرد و از آن دست برخواهند داشت. حتی برادران لومیر در ۱۹۰۵ از این بیزنس درآمدند زیرا آیندهای برایش نمیدیدند!! حقیقت این است که فیلمهای مستند ۵۰ ثانیهای از زندگی معمولی بیشتر از این هم پتانسیل سرگرمی ندارد ولی فیلم به چیز بزرگتری تبدیل شد، روشی برای ارتباطات جمعی:
فیلمبردارها دوربینشان را به جاهای دوری بردند: جنگل آمازون، اهرام مصر، ویرانههای رم باستان.
دیگر میتوانستید به سالن سینما بروید و “شِرپا”ها را تماشا کنید که ازکوههای هیمالیا بالا میروند، بدون آن که مواد مصرف کرده باشید! این فیلمها دنیا را به جای کوچکتری تبدیل کردند، شاید بشود روزهای اول تاریخ سینما را با کودکی youtube مقایسه کرد که با کلیپهای بی نمک و بی مزه و ابتدایی شروع شد ولی این تنها قله کوه یخی بود از چیزهای شگفت انگیزی که قرار بود در آینده ساخته شود و نگرش ما را به خودمان و دنیای اطرافمان تغییر دهد.
بر گرفته از کانال یوتیوب CrashCourse
مقاله بعدی: ژرژ ملییس و نخستین جلوههای ویژه
ترجمه: ایمان فانی
لطفا در بازنشر قسمتی یا تمام این مقالات لینک مستقیم مطلب و نام مترجم را ذکر کنید.