عقل سلیم از مجموعه ضد نور
ژوئن 7, 2020موضع علم درباره نژادپرستی و بیگانه هراسی
ژوئن 8, 2020
انسان در جستجوی معنا ویکتور اثر فرانکل
این ویدیو به منبع الهام نوعی درمان در روانشناسی و روانکاوی میپردازد که به لوگوتراپی یا معنا درمانی مشهور شد. دکتر ویکتور فرانکل روانشناس و عصب شناس اتریشی با الهام از تجربه اردوگاه آشوویتس این کتاب را نوشت که به یکی از متون مهم رواندرمانی در جهان تبدیل شده است. ویکتور فرانکل در موارد اساسی با زیگموند فروید پدر روانکاوی، درباره اساس و انگیزه رفتار انسان و سائقهای او اختلاف دارد.
ویکتور فرانکل روانشناس و عصب شناس اتریشی و بنیانگذار مکتب معنادرمانی (لوگو تراپی) در پایان کتاب مشهورش انسان در جستجوی معنا، کنایه جالبی به دکتر زیگموند فروید میزنه:
از قول فروید نقل می کنه که اگر گروهی از انسانها رو گرسنه نگه داریم، نهایتا همه مثل حیوون رفتار می کنن. فرانکل میگه خدارو شکر که دکتر فروید هرگز اردوگاهای آلمان نازی رو تجربه نکرد و همه تجربیاتش با مریضا ازون کاناپه معروف روانکاوی میاد که روش گلیم دستباف انداخته بود و اتاق رو با اثاثیه چوب اعلای عهد ویکتوریا تزیین کرده بود.
در مقابل، تجربه مستقیم خود ویکتور فرانکل از اردوگاه آشوویتس و دیدن گرسنگی و خفت آدمیزاد، این بود که انسانها در چنین شرایطی همه مثل حیوون رفتار نمی کنن. در واقع رفتارشون تماما به این برمیگرده که در این رنج و اسارت و گرسنگی چه معنایی می بینن. ناامیدی یعنی رنجی که انسان معنایی در اون پیدا نکنه. مثلا فرانکل آدمایی رو دید که امید بسته بودن تا کریسمس فلان سال آزاد بشن و برگردن خونه، خیلی از این آدما با گذشتن کریسمس و قبل از شب سال نو می مردن. میگه تو اردوگاه از سیگار برای معامله استفاده می کردیم و با بیسکوییت یا یه لنگه کفش سالم معاوضه میکردیم. به محض اینکه یه زندانی شروع می کرد به دود کرد سیگاراش و صبح برای کار اجباری از جاش پا نمی شد می فهمیدیم که ناامید شده و کارش تمومه و تا 48 ساعت دیگه می میره.
آدمای ناامید تو اردوگاه دزدی می کردن، جاسوسی می کردن، خود کشی می کردن. بنابراین پیدا کردن یه معنای اصیل هم مساله مرگ و زندگیه و هم مساله شرافت و بی شرافتی. فرانکل در این کتاب هشدار میده که باید با جریان خزنده پوچ گرایی در روانکاوی مبارزه کنیم. روانشناسی که انسان رو صرفا یه ماشین بدونه، خودش هم تا مرتبه یه تعمیرکار سقوط می کنه.
به نظرش معنا رو در سه چیز میشه جستجو کرد:
اول-کار و خدمتی ارزشمند
دوم-عشق ورزیدن بدون قید و شرط
سوم-رنج کشیدن با متانت و صبوری
بیشتر اعضای خانواده فرانکل در اردوگاهای آلمان نازی از بین رفتن. خودش چطوری جون بدر برد؟ میگه تمام مدت خودمو تصور می کردم که کتاب روانشناسی اردوگاه آشوویتس رو نوشتم و دارم با یه تجربه دست اول درباره پیدا کردن معنا در سختترین شرایط، درس میدم و سخنرانی می کنم. این رسالت و معنای زندگی من بود. که تا جهنم برم و برگردم و داستانم رو تعریف کنم.
تولید شده در مدرسه زندگی فارسی
متن و صدا: ایمان فانی
مطالب مرتبط:
2 دیدگاه
خیلی عالی،چطور ميشه اين کلیپ مربوط به فرانکل رو داشته باشم؟
از تلگرام می تونید