پرسش هویت و جاودانگی
دسامبر 10, 2020مراحل خواب و اهمیت آن
دسامبر 18, 2020
اقتصاد و فرهنگ روابط جنسی
روابط جنسی را بیشتر تحت تاثیر غریزه، عشق، سنت و روانشناسی می دانیم و کمتر حاضریم به نقش مدلها و قوانین نانوشته اقتصادی در فرهنگ روابط جنسی اعتراف کنیم. به همین دلیل تغییرات شگرف آن در قرن اخیر و دلایل این تغییر از چشم پنهان مانده است. این ویدیوی بحثانگیز و جنجالی، برخی مبانی اقتصادی حاکم بر روابط جنسی را توضیح میدهد. ممکن است همه گزارههای مطرح شده، مورد توافق همه ما نباشد، با اینحال به شدت جای تامل دارد:
آمار ازدواج در ایالات متحده آمریکا به پایینترین حد در تاریخ رسیده و در مقابل درآمد سالانۀ صنعت دوستیابی آنلاین به بالاترین حد خود، یعنی 1.049 میلیارد دلار، رسیده است. تا حالا به این فکر کردید که چرا این روزها مدیریت روابط عاشقانه سختتر شده است؟ چرا زوجهای کمتری ازدواج میکنند؟ یا دیرتر از همیشه ازدواج میکنند؟ وقت آن است آموزشی اجمالی درباره اقتصاد روابط جنسی داشته باشیم؛
مبادله
بیایید به روابط جنسی به چشم یک تبادل نگاه کنیم که در آن هر فرد چیزی از خودش را در اختیار فرد دیگری میگذارد. در ابتدا ممکن است چنین به نظر برسد که هر دو طرف، چیز یکسانی ارائه میکنند: دسترسی نزدیک و صمیمانه به بدن همدیگر. اما قضیه بزرگتر از چیزی است که ظاهراً به نظر میآید. همه ما میدانیم مردان و زنان هر دو از سکس لذت میبرند، ولی نکته جالب این است که دادهها نشان میدهد مردان و زنان تجربه متفاوتی از سکس دارند. به طور متوسط، مردان نسبت به زنان میل جنسی بالاتری دارند.
میتوانید این را تقصیر هورمون تستوسترون بیندازید یا هر چیز دیگری که دوست دارید، ولی بهطور متوسط مردان بیش از زنان قدم اول را برای سکس برمیدارند. معمولاً مردان از نظر جنسی آسانگیرتر هستند و کمتر از زنان سکس را مرتبط با روابط عاشقانه میدانند. هیچکس نمیگوید «باید» چنین باشد، ولی در واقعیت اینگونه است. از طرف دیگر، احتمال اینکه زنان به دلایلی فراتر از لذت، رابطه جنسی برقرار کنند بیشتر است. انگیزه زنان برای رابطه جنسی میتواند شامل این موارد شود:
-
ابراز و دریافت عشق و محبت؛
-
قدرتمند ساختن تعهد در رابطه؛
-
تصدیق اینکه هنوز برای طرف مقابل خواستنی هستند؛
-
امنیت رابطه.
خب در رابطهای که مرد بیش از زن، رابطه جنسی میخواهد چه کسی تصمیم میگیرد چه زمانی رابطه جنسی انجام شود؟ خانم تصمیم میگیرد، مسلماً!
سکس، منبع قدرت خانمهاست. سکس در روابطی که هر دو طرف راضی هستند هنگامی انجام میشود که زن تصمیم بگیرد. خب، زنان چطور تصمیم میگیرند یک رابطه جنسی را شروع کنند؟
ارزشگذاری
زنان چیز ارزشمندی دارند که مردان به شدت دنبال آن هستند. چیزی که مردان حاضر هستند به خاطرش فداکاری کنند. خب، مردان برای سکس چه بهایی باید پرداخت کنند؟ ممکن است فقط با چند بار تعریف کردن از دختر و خرید نوشیدنی بتوانند به خواسته خود برسند یا با یک ماه بیرون رفتن و قرار گذاشتن و توجه محترمانه به طرف مقابل یا حتی نهایتاً اینکه قول بدهند یک عمر تمام عواطف، پول و ثروت خود را منحصراً با طرف مقابل به اشتراک بگذارند. پس قیمت خیلی متغیر است، ولی اگر این زنان هستند که ارزشگذاری می کنند، چرا بسیاری از زنان، به اصطلاح، قیمت را بالا نمیبرند؟ چون این کار بهطور کامل توسط زنان انجام نمیشود. ارزش سکس در بازار بخشی از یک سیستم اجتماعی مبادله است. یک نظام اقتصادی که در این سیستم، مردان و زنان از همدیگر یاد میگیرند (و همینطور از دیگران) که باید از همدیگر چه انتظاراتی، از نظر جنسی، داشته باشد؛ بنابراین در واقع سکس، کاملاً یک مسئله خصوصی با رضایت بین دو فرد بزرگسال نیست.
خیلی ساده میتوانید اینگونه به آن فکر کنید: عرضه و تقاضا. زمانی که عرضه بالا میرود، قیمت پایین میآید، زیرا مردم حاضر نیستند برای چیزی که به راحتی به دست میآید، قیمت بالایی پرداخت کنند، ولی اگر به دست آوردنش سخت باشد، مردم مبالغ هنگفتی پرداخت میکنند. همین مسئله در مورد سکس نیز صدق میکند. مردان میدانند این روزها رسیدن به سکس ارزان شده است، فقط باید بدانند کجا دنبال آن باشند…
چطور به اینجا رسیدیم؟ چطور ارزش روابط جنسی در بازار به این شدت سقوط کرد؟ اقتصاددانان معمولاً در مورد شوکهای تکنولوژیکی صحبت میکنند که بازارها را در سطح گستردهای متحول میکنند. مثلا آفتکُشها را در نظر بگیرید. آفتکُشها باعث انقلابی در صنعت کشاورزی و باعث شدند تولید انبوه محصولات کشاورزی به سطحی برسد که در تاریخ بشر سابقه نداشته است. علفزارها سبزتر شدند، محصولات بهتر و با تنوعی قابل توجه در بازارها عرضه شدند و ما الان مثل پادشاهان غذا میخوریم و بازار برای همیشه متحول شده است.
حالا سراغ مثال دیگری برویم؛ روش مصنوعی و هورمونی پیشگیری از بارداری که به آن «قرص ضدبارداری» هم میگویند. این روش به مردان و زنان کمک کرد بدون بارداری با هم سکس داشته باشند. این یک شوک تکنولوژیکی بود که برای همیشه بازار جفتیابی را دچار تحول کرد، چرا که به صورت قابل توجهی از هزینۀ سکس کم کرد. هر چند چیزی یک شبه عوض نشد، اما میتوان گفت تأثیر این مسئله انقلابی بوده است.
قبل از روشهای ضدبارداری، رابطه پیش از ازدواج برای یافتن همسر انجام میشد. برای یافتن فردی برای ازدواج سکس الزاماً به معنی ازدواج نبود، اما تعهد جدی معمولاً پیشنیازی برای داشتن رابطه جنسی بود. عموماً سکس به ازدواج ختم میشد. باور نکنید وقتی بعضیها میگویند اجداد شما، مثل دوستانتان، در خفا نسبت به سکس، راحت و بیخیال بودند، چرا که اینگونه نبودند، زیرا در گذشته شوخی کردن با سکس همان و بچهدار شدن همان!
مثال آفتکشها را به یاد دارید؟ الان میدانیم که آفتکشها تأثیرات به شدت مخربی روی محیط زیست داشتند که آن زمان پیشبینی نمیکردیم و سیستمهای اکولوژیکی را تضعیف کردند که ما به شدت به آن وابسته هستیم. دانشمندان باور دارند که به خاطر استفاده از آفتکشها جمعیت زنبورها با شدتی هشداردهنده رو به کاهش است. یکسوم از غذاهای ما برای گردهافشانی به زنبورها نیاز دارند و این تنها یک نمونه است. اکنون این نگرانی وجود دارد که استفاده بیش از حد از آفتکشها ممکن است باعث ایجاد بینظمی در کل اکولوژی و زیستبوم شود.
هدف اصلی تولید قرص ضدبارداری جلوگیری از بارداری بوده است، اما دادهها نشان میدهد این قرصها عوارض جانبی غیرمنتظرهای دارند؛ این قرص باعث شد که کل بازار جفتیابی دچار بینظمی و تشویش شود. اکنون سکس داشتن و فکر کردن به ازدواج دو مسئله مجزا هستند. در بازار جفتیابی شکافی ایجاد شده است، در یک طرف، افراد عموماً به دنبال سکس هستند و در طرف دیگر، هدف عموم افراد ازدواج است و تعداد مردانی که دنبال سکس هستند بیشتر از زنان است، در حالی که تعداد زنان متقاضی ازدواج نسبت به مردان بیشتر است.
ادبیات مورد استفاده در دوستیابی آنلاین خیلی خوب این شکاف در بازار جفتیابی را نشان میدهد. مردان معمولاً مینویسند «دنبال خوش بودن» هستند، ولی زنان عمدتاً چیزهای خیلی متفاوتی بروز میدهند، مثلاً مینویسند: «لطفاً فقط اگر دنبال رابطه جدی هستید، پیام بدهید» یا مینویسند: «دنبال کسی نیستم که مرا به بازی بگیرد». بنابراین این شکاف در بازار جفتیابی باعث مشکلاتی خاص برای زنان میشود. مسلماً زنان برای سکس داشتن در روابط کوتاهمدت تصمیمگیرنده نهایی هستند، چون جمعیت مردان بیشتر از آنهاست و این امر باعث میشود در کوتاهمدت زنان حق انتخاب بیشتری داشته باشند، اما زمانی که بخواهند ازدواج کنند، ماجرا کاملاً معکوس میشود. اغلب میشنویم که مردان نمیخواهند در رابطه متعهد بشوند، اما واقعیت، صرفاً یک مسئله اقتصادی است.
در بازار ازدواج تعداد زنان بسیار بیشتر از مردان است که این یعنی مردان حق انتخاب بیشتری دارند و میتوانند اصرار کنند قبل از تعهد به ازدواج میخواهند تجارب جنسی بیشتری داشته باشند. مردان در جایگاهی هستند که میتوانند با کمترین میزان سرمایهگذاری، به بیشترین پاداش برسند.
- چرا مردان این کار را میکنند؟
- چون میتوانند!
قضیه این است: در گذشته این واقعاً مردسالاری نبود که علایق رابطهای زنان را کنترل میکرد، بلکه خود زنان بودند، ولی این توافق و قرارداد که ارزش بالایی برای سکس تعیین کرده بود، کاملاً ناپدید شد. در این «دنیای قشنگ نو» که سکس الزاماً به بچه ختم نمیشود و ازدواج کردن اختیاری شده است، اتحادی که زنان قبلاً در بازار جفتیابی با همدیگر حس میکردند، محو شده است. زنان دیگر پشت هم نیستند، بلکه برعکس رقیب همدیگر شدهاند و وقتی برای رسیدن به مردی با هم رقابت میکنند، این کار را طوری انجام میدهند که بر اساس خواستههای مردان باشد. در یک زمینه، زنان در مورد مردان اشتباه فکر میکنند. حقیقت این است که مردان اصلاً ترسی از تعهد ندارند.
زنان در مورد سکس و مردان در بازار ازدواج تصمیمگیرندههای نهایی هستند و میتوانند دقیقاً هر طوری که میخواهند قضیه را پیش ببرند و قدرت باروری مردان، برخلاف زنان، در سن 40 سالگی یا 45 یا 50 یا حتی 60 سالگی منقضی نمیشود.
پس چرا باید عجله کنند؟ پس مردان دست بالا را دارند و این اصلاً عجیب نیست که سن ازدواج در ایالات متحده آمریکا هر روز بیشتر میشود و تعداد آمریکاییهای 25 تا 34 ساله که ازدواج میکنند، هر روز کاهش مییابد. مسلماً عوامل بسیاری در این دو روند آماری تأثیرگذار هستند، اما عدم برابری جنسیتی در بازار دو تکهشدۀ جفتیابی، یکی از عوامل اصلی است.
واقعا طنز وارونۀ جالبی است… بر اساس تمام معیارها، مردان جوان در کنار آمدن با زندگی امروزی مشکل دارند؛ وقتی که زنان زیبا همچنان حاضر هستند که با شما رابطه داشته باشند، زندگی برای مردان جوان حتی آنهایی که در تنگنای اقتصادی دست و پا میزنند، واقعاً چندان بذ نمیگذرد! در واقع رفتار خوب یا بد مردان را زنان تعیین میکنند. اقتصاددانها میگویند تبانی یعنی متحد شدن زنان با همدیگر. عقلانیترین راه برای بالا بردن ارزش رابطه جنسی در بازار هست، ولی شواهد اندکی وجود دارد که زنان در زمان حاضر در حال انجام چنین کاری باشند، حداقل نه هنوز.
اگر زنها مستقیماً مسئول این مسئله بودند که رابطه چطور پیش رود و درخواست میکردند که ارزش مبادلۀ رابطه جنسی برای آنها بالاتر رود، به طور متوسط، تلاش برای ازدواج کردن بیشتر میشد، سرمایهگذاری مردان برای رابطه بادوام افزایش مییافت، روابط جنسی قبل از ازدواج کمتر میشد، دوره همخانه شدن بدون ازدواج، کوتاه میشد و همینطور تعداد بیشتری ازدواج محقق میشد.
اینکه یک زن بداند در یک رابطه دنبال چیست و بتواند به خوبی این مسئله را نشان دهد، به خصوص در صورت تفاوت با خواستههای اکثر مردان، نشاندهنده قدرت زن در این سیستم اقتصادی است، ولی هیچکدام از این موارد رخ نمیدهند، حداقل نه الان!
امروزه، اقتصاد روابط جنسی مشخصاً به نفع مردان و خواستههای آنهاست؛ حتی با وجود اینکه آنچه مردها در این مبادله عرضه میکنند، هر روز کمتر میشود و تمام اینها به خاطر قانون عرضه و تقاضا و این قرصی است که در دسترس همه قرار دارد…
ارائهای از مؤسسۀ مطالعات خانواده و فرهنگ آستین
منبع:
مرکز آمریکایی مطالعات خانواده و فرهنگ اوستین
کانال یوتیوب
The Austin Institute
Economics of Sex
3 دیدگاه
داستان در کشوری مثل سوئد تقریبا کاملا متفاوته
ویدیو گویا حذف شده
ویدویی نیستش
بله حق با شماست