معایب و مزایای اخبار و رسانهها
ژانویه 27, 2019یووال نوح هراری: روایت تاریخ به قصد پیشگویی آینده
ژانویه 28, 2019
هنوز وقتى صحبت هوش مصنوعى مىشود بیشتر مردم یاد فیلمهاى علمى تخیلى مىافتند. واقعیت وقتى روشن مىشود که بدانید همین الان هوش مصنوعى حذف مشاغل و جایگزین کردن انسان را شروع کرده!
ژاپن اخیراً هوش مصنوعى را جایگزین هزاران کارمند بیمه کرد و در بسیارى فرودگاهها افسران چک پاسپورت و ماموران صدور کارت پرواز با تجهیزات الکترونیک جایگزین شدهاند! اوباما در سال آخر ریاست جمهورى در مصاحبه با مجله معتبر wired گفت برخى مشاغل پزشکى ظرف دهه آینده کاملاً به هوش مصنوعى سپرده خواهد شد. بطور کلى اگر شغلتان با نشستن پشت کامپیوتر سر و کار دارد احتمال حذفش زیاد است! اگر مستقیم با انسان سر و کار دارید(مثلاً مربى مهد کودک) خطر کمتر است. تغییرات به کشورهاى جهان اول محدود نخواهد بود و مانند دولت الکترونیک یک امر جهانى است.
به هر صورت الان زمان آموختن و کنجکاوى در مورد اختراعى است که برخى آن را آخرین اختراع انسان نامیدهاند. فردا احتمالاً خیلى دیر است…
آینده هوش مصنوعی
دورنما و آینده هوش مصنوعی هم هیجانانگیز است و هم ترسناک. آیا ما را به یکجور بهشت میبرد یا دوزخی فناورانه برایمان درست میکند؟ برای درک بهتر اینکه چه اتّفاقی ممکن است بیفتد، بهتر است اِی آی [1](AI) را به سه گروه تقسیم کنیم.
1- گروه اوّل، هوش مصنوعیِ محدود است که مردم به آن میگویند اِی آی ضعیف؛ نوعی از هوش مصنوعی که همین الان هم داریم، همانی که از حجم بالای دادهها و الگوریتمهای پیچیده برای چیدن تایملاین فیس بوک یا بازی شطرنج استفاده میکند. اِی آی محدود یا ضعیف در واقع فقط در موضوعی خاص و ویژه باهوش است، مثلاً شاید تست تورینگ را پاس نکند![2] ولی زیرساختِ صنعت و بازارهای مالی متّکی به این نوع از هوش است.
2-سطح بعدی در این نردبان، هوش عمومی یا قوی است! این هوش میتواند در نهایت مثل ما فکر کند. احتمالاً سی سال با این مرحله فاصله داریم. چالش در این است که چیزی بسازیم که کارهایی را که برای انسان آسان هستند، خوب انجام دهد، همان کارهایی که فعلاً ماشینها در انجام دادنش دست و پا چلفتی هستند. جالب است که ساختن ماشینی که معادلات ریاضی پیشرفته حل میکند خیلی راحتتر است از ساختن ماشینی که شیر را از یخچال دربیاورد، مادربزرگ را بشناسد یا از پله بالا برود. مغزهای ما برای کارهای روزانه عالیاند، مثلاً در رمزگشایی تصویرهای سهبعدی، حدس زدن انگیزههای آدمها و درک طعنهها و کنایهها. در اینها ما خیلی از ماشین جلوتریم.
بعضی از دانشمندان تردید دارند در اینکه هرگز به اِی آی قوی برسیم. ولی اگر زیر سی و پنج سال سن دارید، به احتمال زیاد عصر اِی آی قوی را میبینید. حالا چه خواهد شد وقتی به هوشی برسیم که با ما رقابت کند یا از ما جلو بزند؟ در واقع دورۀ رقابت خیلی کوتاه خواهد بود، چون اِی آیِ قوی یاد میگیرد و بدون اینکه هیچ دستوری به آن بدهند، خودش را ارتقا میدهد. به همین دلیل است که ای آی نسبت به هر چه تا به حال ساختهایم اینقدر متفاوت و انقلابی است: سازنده دیگر نقشی در تعیین امکانات چیزی که ساخته ندارد؛ ظرفیّتی پایه به آن میدهد و خودش بر آن پایه پیش میرود؛ با آزمون و خطا یاد میگیرد و ظرفیّت کسب مهارتش نامحدود است. همین امکان است که متخصّصان به آن میگویند «خودسازی تکرار پذیر». فهم این خیلی مهم است چون دلیلی ندارد که وقتی ماشین به انسان رسید همانجا توقف کند. هر چه باهوشتر شود، در ارتقای خودش هم موفّقتر و بهتر میشود. این چرخۀ مثبت به طور تصاعدی و حیرتآوری جلوی چشم انسان رشد میکند، انسانی که گیج شده، کوچک شده و احتمالاً خیلی ترسیده است.
زیاد طول نخواهد کشید، شاید چند ماه، تا ماشین از خالق خودش خردمندتر شود. اینجاست که همه چیز هیجانانگیز میشود. به این میگویند تَکینگی، یا موقعیّت استثنایی (Singularity)!
3-اینجا وارد سومین قلمروی ابرهوش مصنوعی میشویم. این از نظر فنّی یعنی هوشی که حتّی شده کمی از سطح آدم فراتر برود. ولی هر هوش با توان خودسازی قطعاً به سرعت پیش میرود و یقیناً طولی نمی کشد که فرسنگها از ما جلو میزند. و حرفهایی مثل اینکه «خب خاموشش میکنیم»، مثل این است که بخواهیم با تیرکمانسنگی اینترنت را از کار بیندازیم. دورنمای چنین هوشی مردم را به یک اندازه منزجر و هیجانزده میکند. با سرعت و عدم قطعیتِ کسی که از هواپیما بدون چتر نجات بیرون پریده، میرسیم به دو آیندۀ ممکن:
افرادی مثل بیل گِیتس، استیوِن هاوکینگ و ایلان ماسک چنان ترسیدهاند که میگویند امکان ندارد بتوانیم ابر هوش ساخت خودمان را کنترل کنیم. ذهنهای مصنوعی با لجاجت راه خودشان را میروند و اهداف آنها لزوماً اهداف ما نیست. البتّه ماشین الزاماً به طور خاص دنبال کشتن ما نخواهد بود، ولی بیوجدانیاش یعنی اینکه اگر لازم شود با انقراض بشر مشکلی ندارد. این منتقدان میگویند که هوش، ارزشمدار نیست. آدم وسوسه میشود فکر کند که هر هوشی به نوعی اخلاق هم پیدا میکند، مثلاً همدلی یا احترام به زندگی. ولی هیچ تضمینی برای آن نیست، چون ارزشهای اخلاقی فقط به مفروضات عُرفی انسانی بند هستند و ما خودمان هم با خودمان بر سر اینکه چه چیز درست است و چه چیز غلط، تفاهم نداریم. مثلاً مرگ خودخواستۀ بیماران یا سقط جنین را تصوّر کنید. چطور ممکن است برنامهای بنویسیم که در کمال صحت و عافیت اخلاقمدار باشد؟
تا اینجا سخن از دیدگاه بدبینانه بود. دیدگاه مثبتتری هم البتّه هست. از دید خوشبینها در دنیای ابر هوش مصنوعی، ماشین هنوز خدمتکار انسان است: به ماشینها قوانین پایهای را آموزش میدهیم، مثلاً «آدم نکش» یا «صدمه نزن». بعد میفرستیمشان به دنبال حلّ معضلاتی که نتوانسته ایم حل کنیم.
اولویّت اوّل اَبَر هوش، میتواند خلق انرژی رایگان باشد. در نتیجه قیمت همه چیز به شدّت ارزان میشود. میرسیم به عصری که آیندهشناس ارشد گوگل، رِی کِرزوِیل، به آن میگوید «عصر نعمت و فراوانی»: قیمت همه چیز به صفر میرسد، شبیه قیمت فعلی دادهها. کار کردن برای پول به پایان خودش میرسد. چالش اصلی این میشود که با این همه نعمت، خوشی زیر دلمان نزند. همین الان هم ریخت و پاش در مونته کارلو[3] و پالم اسپرینگز[4] دارد نشان میدهد که پولداری و بیکاری چقدر خطرناک است!
راه حل ایجاد چیزی است که به آن میگویند «هوش عاطفی مصنوعی». اِی ای آی [5](EAI) به مسائل چالشانگیز عاطفی، روانی و فلسفی رسیدگی میکند؛ کمک میکند روان خودمان را درک کنیم، به احساساتمان فایق شویم و استعدادهایمان را محقّق کنیم. همان کاری را میکنیم که برایش ساخته شدهایم. راهنمایی میشویم به سمت کسانی که با آنها به رابطۀ خوب و ارضاکننده میرسیم. بیشتر اشتباهات روانی که باعث میشود عمرمان را هدر بدهیم قابل پیشگیری میشوند، به جای اینکه در مهِ ذهنی حاصل از عدم قطعیّت و عدم امنیّت دست و پا بزنیم. هدایت میشویم به آیندهای مهربانانهتر، شادتر و عاقلانهتر.
گاهی جمعهای اشراف و خواص تخیّلات علمی را رد میکنند. ولی باید درک کنیم کهاندیشه در مورد آینده و تصوّر بیست یا پنجاه سال دیگر وظیفۀ خطیر همۀ ماست. همه باید به نوعی نویسنده رمان علمی-تخیلی باشیم. ما بر سر مهمترین دو راهی تاریخ بشر قرار گرفتهایم. باید به آن خرد برسیم که به کمک آن انتخاب کنیم از چه راهی برویم. بخشی از آن خرد، تفکّر در مورد چیزهایی است که امروز شاید خواب و خیال به نظر بیایند. انسان حیوانی است که ابزار میسازد. ما در شرف ساختن ابزاری بیسابقه و بیمانند هستیم. راهش این است که بچسبیم به آن هدف باستانی که همۀ ابزارها تا الان داشتهاند، یعنی انجام دادن کاری که هدف ماست با قابلیت بهتر. اگر حواسمان جمع باشد دلیلی ندارد که کامپیوترها لزوماً از ما فاصله بگیرند، بلکه فقط نسخههای بهتری خواهند بود از ابزارهای ابتدایی مثل تیغۀ تبر!
ترجمه: ایمان فانی
[1] Artificial Intelligence
[2] تست تورینگ بر اساس مکاتبه میان دو شرکت کننده طرّاحی شده که یکی از آنها کامپیوتر است. هدف، تعیینِ قدرت کامپیوتردر شبیهسازی مکالمه انسانی است. اگر یک فرد ثالث یا شرکت کنندۀ انسان درنیابد که طرف مقابل کامپیوتر است، میتوان گفت که کامپیوتر تست تورینگ را گذرانده است-م
[3] بخشی از کشور کوچک موناکو در اروپا که یکی از مشهورترین کازینوهای جهان را در خود جای داده است-م
[4] شهری در کالیفرنیا و از مقاصد محبوب گردشگری آمریکا-م
[5] Emotional Artificial Intellingence
4 دیدگاه
عالیی بود مث همیشه
درود بر شما
ارسال نمیشود
آقای دکتر فانی با سلام،
اگر در مورد نظریه راجر پنروز ریاضیدان وهمکارش دکتر همروف که متخصص بیهوشی است هم توضیح قابل فهم برای غیر متخصصین بفرمایید ممنون خواهیم شد. طبق این نظریه ORC-or,هوش مصنوعی نمیتواند به آگاهی دست یابد.
دکتر پنروز ریاضی دان برنده جایزه نوبل است.دکتر همروف هم توضیحاتی در مورد خواص توبولین ، که پروتین موجود در سل وال نورون است داده. ولی کلا توضیحات آنها بر مبنای ریاضیات است.