در تاریخ اروپا دو سنت بزرگ باغبانی وجود داشته است؛ باغ فرانسوی و انگلیسی، که در عین حال نماینده دو نگاه فلسفی و اندیشه روانشناختی هم هستند. این ویدیو از مدرسه زندگی آلن دوباتن به این موضوع میپردازد.
سوالی که جان رالز با آن مواجه بود این بود که چطور سیاستمداران و سرمایهدارها را متوجه خطر نابرابری کنیم بدون آنکه برچسب مارکسیست و کمونیست به ما بزنند. پاسخ را در یک بازی ذهنی ساده پیدا کرد: تصور کنید زنده و هوشیار هستید ولی هنوز تولد نیافتهاید و می خواهید کشور محل تولدتان را انتخاب کنید اما نمی توانید سن، جنس، خانواده و شهر و محله تان را انتخاب کنید. این موارد بصورت تصادفی و با تاس ریختن تعیین می شوند. با این مفروضات چه کشوری را برای تولد انتخاب می کنید؟ کشورهایی که حاضر نیستید برای تولد در آنها ریسک تاس ریختن را بپذیرید همانهایی هستند که نابرابری در آنها کاملا واضح اما انکار شده است.
امیل سیوران یا چیوران فیلسوف رومانیایی-فرانسوی و نویسنده کلمات قصار و گزین گویه بود با مضامین مرگ، بیماری و خودکشی. وی را باید در ردیف محنت پرستان (میزرابیلیستهای) اروپایی مانند پاسکال و ساموئل بکت قرار داد که زندگی را پوچ می انگاشتند با این همه در این ظلم مشترک (زاده شدن) و رنج زیستن، به دنبال تسلی می گشتند.
از میان اندیشههای فلسفی که همگی بر حقانیت خود و ابطال دیگران اصرار می کنند، هگل یک نمونه خاص، درخشان و راهگشاست که دستاورد دیالکتیک او در تاریخ را میتوان با نظریه انتخاب طبیعی داروین در زیست شناسی و ناخودآگاه فروید مقایسه کرد. این که پیشرفت نه مستقیم بلکه سینوسی است و معمولا در سه حرکت حاصل می شود و هر زمان ممکن است به اندیشههای گذشته رجعت کنیم...
درسى از آرتور شوپنهاور، فیلسوف بزرگ آلمانى تمثیل جوجه تیغى و حفظ فاصله مطمئنه در روابط انسانى… گروه جوجه تیغیها را در زمستان تصور کنید، جوجه تیغیها دارند یخ میزنند، به هم نزدیک میشوند تا همدیگر را گرم کنند ولی آن ها تیغ دارند و وقتی به هم نزدیک میشوند، یکدیگر را زخمی می کنند پس مجبور هستند از هم جدا شوند. ولی دوباره سردشان میشود و مجبور میشوند به سمت هم بر گردند. این روند همینطور تکرار میشود. آنها […]