ژئوپولتیک تفاهم ایران و چین
ژئوپولتیک تفاهم احتمالی ایران و چین
31 جولای 2021
خود ارزشمندی در روانشناسی و عزت نفس
خودارزشمندی در روانشناسی
09 آگوست 2021
ژئوپولتیک تفاهم ایران و چین
ژئوپولتیک تفاهم احتمالی ایران و چین
31 جولای 2021
خود ارزشمندی در روانشناسی و عزت نفس
خودارزشمندی در روانشناسی
09 آگوست 2021

نگاهی به کتاب صفر به یک نوشته پیتر تیل «صفر تا یک»

این ویدیو نگاهی دارد به کتاب صفر به یک یا صفر تا یک، نوشته پیتر تیل بنیانگذار پی‌پل و لینکداین که کتاب مورد علاقه استیوجابز بوده است.

کتاب از صفر تا یک، «صفر به یک» کتاب مورد علاقه استیو جابز از روی یادداشت های بلیک مسترز در سر کلاس پیتر تیل در دانشگاه استنفورد  نوشته شده است. پیتر تیل خود در دانشگاه استنفورد فلسفه و حقوق خوانده است، وی سهامدار فیس بوک و یکی از بنیانگذاران پی پل و لینکد این و طرفدار دونالد ترامپ بوده و به کمپین او کمک مالی کرده است.
همچنین در رسوایی کمریج آنالیتیکا و سو استفاده از اطلاعات کاربران فیس بوک نقش داشته. با این پیشینه کتاب صفر تا یک درباره کسب و کار است ولی می‌توان گفت از یک نظر جادوی سیاه آموزش می‌دهد. چیزی شبیه شهریار ماکیاولی در سیاست یا روانشناسی توده‌ها نوشته گوستاو لوبون.
اما این جادوی سیاه در زمینه اقتصاد است و شاید بدردتان بخورد. قضاوت در موردش با شماست. پیتر تیل به سرمایه‌داری ایمان دارد ولی می‌گوید باید سرما‌یه داری را بازتعریف کنیم؛ اکثرا در دنیا فکر می کنند سرمایه‌داری یعنی رقابت منصفانه در بازار آزاد و این که رقابت باعث رشد و پیشرفت می‌شود. نخیر، هدف سرمایه داری سود است و یک جنبه رقابت این است که  قیمت های پایین و رقابتی داشته باشیم و این سود را کم می کند. کتاب زبان تند و بیرحمانه‌ای دارد: تیل می‌گوید اگر می‌خواهید رقابت کنید. بروید ساندویچ با بستنی بفروشید.
به نظرش اتفاقا رقابت درست ضد سود و ضد سرمایه داری است و اگر می‌خواهید سرمایه دار خوبی باشید باید بی رقیب بشوید تا جنستان را به هر قیمتی دلتان خواست بفروشید مثل گوشی آیفون. برای این کار باید مونوپولی یا انحصار بوجود بیاورید. پیتر تیل قبول دارد که انحصار شاید به نفع کشورها نباشد ولی می‌گوید انحصار برای شرکتهایی مثل گوگل و اپل عالی است. در عین حال مي‌گوید رقابت بيزنس‌ها را بی‌رحم مي‌كند و مونوپوليها نظر بلندترند چون بيشتر استطاعت دارند براي كارمندانشان هزينه كنند و كمتر تحت فشار رقابتند.
اما مهمترین آموزه تیل این است که وقتی به انحصار رسیدید و اصطلاحا بی رقیب شدید، باید انحصارتان را مخفی کنید. مثلا در عالم واقع بیزنس گوگل، اداره یک موتور جستجوی بی رقیب است که 92 درصد بازار را در دست دارد. ولی گوگل در ظاهر ادعا می کند یک شرکت فناوری عمومی است با ۷ درصد بازار و تعدادی پروژه فرعی صرفا برای رد گم کردن دارد مثل عینک گوگل، ماشین خودران و موبایل.
چون اینجوری گوگل در بازار فناوری گم است و موقعیت بی رقیبش مخفی می ماند، حساسیت ایجاد نمی کند و قوانین ضد انحصار علیه‌اش به جریان در نمی‌آید. كتاب پر است از كنايه هاي بيرحمانه به شركتهای ضعيف و نقل قولهاي نبوغ آميز از شكسپير و تولستوی. از رمان آنا کارنینای تولستوی نقل می کند: «همه خانواده‌های خوشحال مانند هم هستند، خانواده‌‌های بدبخت هر کدام بد بختی خاص خودشان را دارند.» بعد می‌گوید در بیزنس قضیه دقیقا برعکس است همه شرکتهای بدبخت عین هم هستند ولی خوشبختها هیچ کدام شبیه هم و شبیه بقیه نیستند. پیتر تیل معتقد است رستورانها در ابتدای کار جذابند و به مرور دل را می زنند، شرکتهای فناوری برعکس‌اند و بعد از ده تا پانزده سال می‌شود روی سود آوریشان حساب کرد. نکته بعدی اینکه بدون داشته خمیره و محتوا روی برند سازی تمرکز نکنید، لوگو، شعار تم یا شکل سربرگ‌ و دکوراسیون داخلی نیست که شرکت شما را می‌سازد. باید بتوانید بگویید در آن شرکت چه چیزی تولید کرده‌اید!
برای اینکه یک سر و گردن از بقیه بالاتر باشید باید ده برابر از بقیه بهتر باشید. با رقابت به این موقعیت نمی رسید. جمله معروفش این است:  رقابت مال بازنده هاست. یک جنبه رقابت این است که افرادی که وارد مشاغل رقابتی می‌شوند مثلا حقوق و پزشکی، گیر می افتند و هیچ وقت از آن خارج نمی‌شوند، نه اینکه الزاما راضی و خوشبخت باشند.
از نظر روانی دلشان نمی‌آید رها کنند…کلی زحمت کشیده‌اند…رقابت کرده‌اند، روی بقیه را کم کرده‌اند. رقابت یک زندان روانی است. پیتر تیل توصیه می کند از رقابت فرار کنید. و می‌گوید اگر زیادی اجتماعی باشید،‌نمی توانید از رقابت در بیایید. ازدید پیتر تیل سیلیکون ولی پر است از گونه خاصی از موجود زنده : فرم خفیفی از اوتیسم یا سندرم اسپرگر. انسانهایی غیر اجتماعی، کله شق، بدپیله، انزواطلب و در موضوعات خاصی بسیار باهوش. این‌ها ذاتا با آدمهای دیگر قاطی نمی‌شوند چه رسد به اینکه بخواهند با آنها رقابت کنند…
بطور خلاصه پیشنهاد پیتر تیل این است:
وسوسه رقابت را از سرتان بیرون کنید، از یک گوشه خاص، خلوت و مغفول در بازار شروع کنید مثلا فیس بوک از همکلاسی های زاکربرگ در دانشگاه هارواد شروع کرد. بعد در این گوشه چند تا فن خلاقانه و متفاوت بزنید و به مرور حداقل ده برابر از رقبا بهتر بشوید. در این مرحله به سود فکر نکنید، اول به کارتان وسعت بدهید، بعد. مثلا آمازون از فروش کتاب شروع کرد و بعد وارد عرصه‌های دیگر شد. صبر داشته باشید حداقل ده تا پانزده سال و نهایتا به انحصار که رسیدید انحصارتان را مخفی کنید و این از دید پیتر تیل یعنی سرمایه‌داری!
بی جهت نیست که کتاب از صفر تا یک، کتاب محبوب استیو جابز در زمینه کسب و کار بوده است.

مدرسه زندگی فارسی

1 دیدگاه

  1. پوپک گفت:

    بسیار خلاصه، آموزنده، و دقیق. سپاسگزارم برای معرفی کتاب، نویسنده، و مهم‌ترین از همه ایده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

error: Content is protected !!