اسارت در روابط سمی
اسارت در روابط سمی
فوریه 5, 2021
دو گونه عشق
دو گونه عشق
فوریه 20, 2021
اسارت در روابط سمی
اسارت در روابط سمی
فوریه 5, 2021
دو گونه عشق
دو گونه عشق
فوریه 20, 2021

نورپردازی سینمای استنلی کوبریک

خرید ویدیوی وبینار ” نوروساینس خنده و کمدی، از رواندرمانی تا مارکتینگ”
‫تماشای فیلم‌های کوبریک ‫تجربه‌ای متفاوت با فیلم‌های دیگر ا‌ست. کوبریک، ‫به‌عنوان یک کارگردان، مجموعه‌ای ‫از تکنیک‌ها و ابزارها را در اختیار داشت که استفاده فراوانی از آن‌ها می‌کرد. ‫ این تکنیک‌ها در تمام آثار کوبریک وجود دارند؛ ‫همچون: قاب‌بندی متقارن، ‫پلان‌های ترکینگ ‫(تعقیب سوژه با دوربین)، ‫استفاده از زوم ‫و حتی نگاه تکرارشوندۀ کاراکترها ‫که به آن «نگاه خیرۀ کوبریکی» هم می‌گویند. ‫اما در این ویدیو می‌خواهم در مورد جزئی ‫از سبک سینمای کوبریک صحبت کنم ‫که معمولاً زمانی که در مورد فیلم‌های کوبریک صحبت می‌شود به آن اشاره‌ای نمی‌شود: ‫نورپردازی عمل‌گرا.
‫نورپردازی عمل‌گرا یعنی شکلی از منابع نوری ‫که عملاً داخل قاب دیده می‌شوند، ‫ولی همچنان کاربرد روشن کردن را نیز بر عهده دارند و می‌تواند شامل لامپ‌های معمولی، چراغ‌های رشته‌ای، ‫شمع‌ها و نور چراغ ماشین ‫یا هر نوع وسیله‌ای در صحنه باشد ‫که از خود نور منتشر می‌کند. ‫وسایل بی‌شماری برای این نوع نورپردازی وجود دارد.
‫کوبریک اولین کارگردانی نیست که از نورپردازی عمل‌گرا ‫در فیلم‌های خودش بهره برده، ‫ولی به نظرم کوبریک به محبوب کردن این نوع از زیباشناسی کمک کرده است. ‫تا آن زمان، روش استاندارد نورپردازی ‫در عصر طلایی هالیوود (1910 تا 1960) ‫سیستم نورپردازی سه نقطه‌ای بوده ‫است که به تکنیک‌های صحنه و عکاسی برمی‌گردد. ‫در این سیستم، سوژه بین سه نور قرار می‌گیرد ‫که این نورها خارج از قاب دوربین قرار دارند. ‫یکی از این نورها «نور کلیدی» نامیده می‌شود که معمولا ً‫روشن‌تر از بقیه‌ است و مستقیما ًروی سوژه انداخته می‌شود. ‫نور پرکننده (فیلر) نیز سوژه را ‫روشن می‌کند، اما معمولاً با زاویه و از کنار این کار را انجام می‌دهد و ‫ هدفش کاهش سایه‌های شدیدی است ‫که توسط نور کلیدی ایجاد شده است. نور سوم نیز نور بک (عقب) است ‫که پشت سوژه رو روشن می‌کند؛ با این هدف که سوژه را ‫از پس‌زمینه جدا کند.
‫حال سؤال این است که چرا این روش نورپردازی ‫در صنعت سینما تا این حد رواج داشته است؟
‫بیایید صحنه‌ای از فیلم «داستان فیلادلفیا» ‫اثر جرج کیوکر را ببینیم. ‫ستاره‌های فیلم، کاترین هپبورن و جیمی استوارت، ‫در نوری زیبا و با حسی مشابه بهشت غوطه‌ورند که زیبایی این بازیگران را برجسته ‫و محیط پیرامونی آن‌ها را هم روشن می‌کند، اما با نگاه دقیق‌تر متوجه می‌شویم که این نورپردازی اصلاً طبیعی نیست. ‫روی صورت ستاره‌های فیلم ‫هیچ سایه‌ای وجود ندارد. از نورهای اضافه و خارج از قاب دوربین استفاده شده است تا چشم‌ها و لباس بازیگران برق بزند، ‫اما در فضای داستان منبع نور کجاست؟ ‫از دیدگاه مخاطبان، ‫ما هیچ منبع نوری در نمای واید نمی‌بینیم. ‫لامپ یا چراغ‌های رشته‌ای در قاب دیده نمی‌شود، ‫پس این نور لابد از ماه می‌آید ‫که بالای سر شخصیت‌ها قرار دارد، ‫ولی این هم مشخص نمی‌کند که چطور این دو شخصیت به ‫شکلی بی‌نقص روشن هستند؛ ‫حتی وقتی که در جهات متفاوتی قرار می‌گیرند. در اینجا‫ چیزی باید در سایه وجود داشته باشد، ‫این حالت طبیعی نیست، نوعی بی‌نقصی و کمال کاذب در این تصویر وجود دارد. ‫از اوایل دهه 1960 دوران کلاسیک هالیوود ‫به تدریج به پایان می‌رسد و ‫نسل جدید فیلمسازان در پی خروج از استودیوهای فیلمسازی بودند تا بتوانند حدی از واقع‌گرایی را به فیلم‌های خود بیافزایند.
‫کوبریک به خاطر استفاده پردردسر و گاه وسواسی از واقع‌گرایی در فیلم‌هایش شهرت داشت. ‫بیایید این حقیقت را فراموش کنیم که کوبریک ‫در اواخر عمرش، آنقدر از ترک انگلیس متنفر بود ‫که ویتنامِ «غلاف تمام فلزی» ‫و شهر نیویورکِ «چشمان باز بسته» را در نزدیک لندن بازسازی کرد.
‫دلایل بی‌شماری برای استفاده از نورپردازی عمل‌گرا وجود دارد. ‫در فیلم «بری لیندون» نورپردازی فضاهای داخلی ‫فقط با استفاده از شمع، از نظر تاریخی صحیح و دقیق است ‫و کمک می‌کند تا مخاطبان ‫واقعی بودن فیلم را بپذیرند. ‫اگر نورپردازی غیرقابل باور باشد، حواس مخاطبان را ‫پرت می‌کند و باورپذیری داستان برایش کمتر می‌شود.
‫این صحنه‌ای از فیلم «کشتن» است. اینجا نورپردازی با نمونه‌ای که از فیلم «داستان فیلادلفیا» دیدیم ‫و همه جا روشن بود، کاملاً متفاوت است. هیچ چیزی در این صحنه فریبنده یا رمانتیک نیست، ‫بلکه شوم و تنگناهراسانه‌ است. ‫دقت کنید که حتی بعضی از بازیگران ‫در تاریکی پس‌زمینه ناپدید می‌شوند.
‫در فیلم «چشمان باز بسته» کوبریک با استفاده از نورپردازی عمل‌گرا ‫که در تمام صحنه پخش شده است، ‫مکان را به ما معرفی می‌کند و ‫باعث شناخت مکانی در این صحنه می‌شود. ‫این نوع نورپردازی عمق ایجاد می کند و فعالیت‌های پیش‌زمینه را ‫از فعالیت‌های پس‌زمینه جدا می‌کند. ‫وضوح بالایی هم وجود دارد که باعث می‌شود مخاطبان ‫بتوانند بلافاصله اطلاعات بسیاری در مورد صحنه کسب کنند.
‫امروزه استفاده از نورپردازی عمل‌گرا بین کارگردان‌ها ‫و مدیران فیلمبرداری بسیار معمول شده است. ‫این مسئله تا حد زیادی ‫به لطف آثار کارگردان‌هایی مثل استنلی کوبریک است ‫که در برابر لنزهای رمانتیک و به رنگ رز ‫دوران کلاسیک هالیوود سرکشی کردند که جهان را به شکلی نشان می‌دادند ‫که شاید در آرزوها و خیالات ما بود. آن‌ها در مقابل جهان را با تمام تاریکی‌ها و سایه‌هایش ‫به تصویر کشیدند که در واقع هم به همین شکل است.
‫ترجمه شده در مدرسه زندگی فارسی
برگرفته از کانال یوتیوب  Entertain The Elk
خرید ویدیوی وبینار ” نوروساینس خنده و کمدی، از رواندرمانی تا مارکتینگ”

1 دیدگاه

  1. مريم گفت:

    بسيار جالب و آموزنده بود، ممنون🙏🙏🙏

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

error: Content is protected !!