چرخه زندگی یک تیشرت
مارس 25, 2022معرفی کتاب قدرت حسرت دانیل پینک
مارس 31, 2022فلسفه ذن و مراسم چای ژاپن
فلسفه ذن و مراسم چای در ژاپن
این ویدیو از مدرسه زندگی آلن دوباتن به مراسم چای در ژاپن و ارتباط آن با فلسفه بودیسم و مشخصا مکتب ذن میپردازد.
لینک موسسه مدرسه زندگی THE SCHOOL OF LIFE
در غرب فلاسفه کتابهای قطور غیرداستانی مینویسند، از واژههای دشوار استفاده میکنند و تعاملشان با دنیای واقعی را محدود میکنند به سخنرانی و میتینگ. در شرق و به ویژه در سنت ذن، فلاسفه شعر میگویند، آب و جارو میکنند، به زیارت میروند، با تیر و کمان تیراندازی میکنند، طومارهایی از کلمات قصار مینویسند، ترانه میخوانند و یکی از بزرگترین فلاسفه مکتب ذن، آدمی به نام «سن نوریکیو»، به این پرداخت که به مردم یاد بدهد برای تسلی و درمان روح و روان، چطور چای بنوشند.
سن نوریکیو در ۱۵۲۲ در بندر پررونق «ساکای» نزدیک «اوساکای» فعلی بدنیا آمد. پدرش انباردار بود و ماهی خرید و فروش میکرد و دوست داشت پسرش مانند خودش تاجر شود ولی ریکیو از زندگی بازرگانها رویگردان شد، و بدنبال خرد و خودشناسی رفت. جذب بودیسم مکتب ذن شد، پیش چند استاد شاگردی کرد و تبدیل شد به یک درویش دورهگرد.
بودیسم ذن توسط راهبان زائری بنیانگذاری شد که معتقد بودند یافتن معنا در افکار پیچیده یا کارهای محیرالعقول نیست، بلکه معنا را باید در مراقبه و تمرکز بر انجام کارهای پیشپاافتاده پیدا کرد. مثلا «بودیدارما»، نه سال رو به یک دیوار مراقبه کرد تا تمرکزش را بالا ببرد.
ریکیو روی چیزی تمرکز کرد که از خیره شدن به دیوار فرحبخشتر بود؛ نوشیدن چای. امروز او به یاد آورده میشود به خاطر شناساندن و تحولی که در مراسم چای ژاپنی ایجاد کرد. معنی واژه «چانویو» چنین است: آب جوش آوردن برای چای درست کردن. ژاپنیها از قرن نهم میلادی چای مینوشیدند، این سنت توسط بازرگانان و راهبان از چین به ژاپن وارد شد.
چای نوشیدن مفید آرامبخش و پرمعنا تلقی میشد ولی این دستاورد ریکیو بود که به چای معنای جدیتر و عمیقتر فلسفی بخشید. ژاپن در زمان نوریکیو درگیر ظواهر و مادیات بود. ریکیو ارزشهای جایگزینی پیشنهاد کرد که به آنها میگفت «وابی سابی». واژه ای مرکب از «وابی» یا کسب رضایت از سادگی و صرفه جویی، و سابی: درک زیبایی با وجود عیب و نقص.
از معماری گرفته تا طراحی داخلی، از فلسفه تا ادبیات، ریکیو در ژاپنی ها سلیقه اصالت، کاستن هزینهها، آراستگی با پیراستگی و فروتنی را بیدار کرد. تمرکز اصلی اش مراسم چای بود که معتقد بود ظرفیت بالقوه زیادی برای پیشبرد وابی سابی دارد. در عناصر زیبایی شناسانه این مراسم تغییر داد. کارش را با مکان برگرازی مراسم شروع کرد. مرسوم شده بود پولدارها چایخانههای پر نقش و نگاری در بهترین مکانهای عمومی میساختند که شده بود مکان دورهمیهای پرخرج و به رخ کشیدن جایگاه اجتماعی.
ریکیو گفت چایخانه باید دو متر در دو متر باشد، در گوشه یک باغچه دنج. درب چایخانه باید عمداً کوچک و کوتاه باشد تا هر کس وارد میشود، حتی مهمترین آدمها، خم شوند و خودشان را هم سطح دیگران ببینند. هدف این بود که چایخانه و دنیای بیرون با مرز و محدوده از هم جدا شوند.
کوره راه منتهی به چایخانه را باید درختان و صخره ها احاطه کنند تا مهمان را به مرور از قلمرو روزمرگی جدا نمایند. مراسم اگر درست اجرا شود قرار است به چیزی برسد که ریکیو به آن میگفت : توازن، دمسازی یا همسازی. وقتی توازن ایجاد میشود که مهمانان اتصالشان به طبیعت را دوباره کشف کنند و دماغشان از بوی چوب بی جلا، خزه و برگ چای پر شود. بتوانند باد را حس کنند، صدای پرنده های بیرون را بشنوند و با جهان فراتر از محدوده انسان یکی شوند. شاید به احساسی برسند به نام «ملاحظه، حرمت یا پروا». این میوه نشستن در یک فضای کوچک در کنار دیگران است، وقتی بتوانی رها از فشار و تصنعات اجتماع با آدمها حرف بزنی.
مراسم موفق قرار بود حسی از آرامش و آسودگی در شرکت کنندگان باقی بگذارد یا حس «بی غش و پاکیزه شدن». اینها مفاهیم مرکزی فلسفه متواضعانه ریکیو بودند. دستورات ریکیو وسایل و ظروف مراسم را هم شامل میشد. گفت وسایل نباید گرانقیمت باشند یا با قرار دادهای مرسوم زیبا باشند. قاشقهای کهنه چایدان و گلدانهای از جنس چوب بامبو را دوست داشت.
در فلسفه ذن همه چیز گذرا و ناقص و ناکامل است به همین خاطر استفاده از اشیایی که زخم زمان را به تن داشته باشند، از دید ریکیو یک خرد خاص و عبرت ویژه همراه میآورند. این دستاورد ریکیو بود که چیزی که مثلا در غرب یک امر روزمره است را گرفت و عمق و ابهتی به آن داد که با با مراسم عشای ربانی کلیسای کاتولیک قابل مقایسه است.
هر قدم مراسم چای از جوش آوردن صبورانه آب، تا اندازه کردن گرد چای سبز، پیوند میخورد به آموزه های فلسفه ذن درباره اهمیت فروتنی، همدلی، احترام به طبیعت، و گرامیداشت ماهیت گذرای وجود. باید فکر کرد که این رویکرد به زندگی چه دستاوردهایی می تواند داشته باشد. احتمالا خیلی از امورات روزمره را میشود با تخیل و خلاقیت کافی مثل مراسم چای تعالی داد و در زندگی مهم و ارزشمندشان کرد. قصه این نیست که همه باید در مراسم چای شرکت کنیم. هدف این است که با متحد کردن و به حساب آوردن مراسم مادی و حسی، جنبههایی از زندگی معنویمان را ملموستر کنیم.
ریکیو یادآوری می کند که اندیشههای بزرگ درباره زندگی را میشود با امور کوچک روزانه همساز کرد مثلا نوشیدنیها، فنجان نعلبکیها و بوها. این اشیا از مضامین بزرگ، جدا نیستند بلکه میتوانند به این مضامین روح بدمند. وظیفه فلسفه تنها پیکربندی و نظام دادن به اندیشهها نیست بلکه فلسفه باید سازو کارهایی پیدا کند تا این اندیشه ها در ذهن ما بنشیند و ماندگار شود.
ترجمه: دکتر ایمان فانی
مطالب مرتبط:
2 دیدگاه
چقدر این جمله ورای هر اعتقادی که داریم، مایه ی تسلی بود: هدف متحد کردن و به حساب آوردن مراسم مادی و حسی برای ملموس کردن جنبههای زندگی معنویه.
کیف کردم