سرنوشت یک بطری پلاستیکی
فوریه 2, 2022مراقبه فلسفی بر مرگ یک تک سلولی
فوریه 10, 2022
ریشههای خشونت مجازی : ترولها چطور فکر میکنند؟
این ویدیو از مدرسه زندگی آلن دوباتن به ریشههای خشونت و خباثت مجازی میپردازد و اینکه ترولها چطور فکر میکنند.
مقدار زیادی از خباثت در این دنیا کار کسانی است که نمیتوانند تصور کنند قدرت زخم زدن به دیگران را دارند. گمان میکنند که رفتارشان تأثیری روی دیگران ندارد و این باعث میشود شرط ادب و انسانیت را زیر پا بگذارند و طوری ضربه بزنند که انگار طرف مقابل زره فولادی به تن دارد. از این نظر هنوز به رفتار دوران کودکی وفادارند.
یک بچۀ کوچک را در نظر بگیرید؛ مثلاً ششساله که با مسخره کردن غبغب پدرش یا چین و چروک صورت مادرش کیف میکند. برای این بچه پدر و مادر هنوز خدایان آسیبناپذیری هستند. پدر و مادر در دنیای دور از دسترس و شگفتانگیزِ کار، کارتِ اعتباری، رانندگی و اخبار زندگی میکنند. چطور ممکن است کسی با این جایگاهِ رفیع از یک کامنت دربارۀ ظاهر ناقصش رنجیدهخاطر شود. آن هم کامنت یک آدمکوچولو که هجی کردن بلد نیست. اما بچه موضوع را درک نکرده است. کلماتش میتواند زخم بزند. میتواند در خلوت اشک پدر و مادرش را در بیاورد. بچه نمیتواند میزان ناامیدی و اضطراب پدر یا مادرش را درک کند. اینکه چطور هر روز با دلخوری به آینه خیره میشود و علایم پیری را میبیند و مسیر زندگیای که اشتباه بوده است. والد از روی متانت و سخاوت نخواسته بچهاش ببیند چقدر شکننده است. و حالا بچه دارد به زیبایی هرچند به اشتباه از پدرش تعریف میکند. به این شکل که عقیده دارد پدرش ورای رنج کشیدن است.
حالت مشابه وقتی است که کارمندان جمع میشوند تا پشت سر مافوقشان حرف بزنند. تصور میکنند رئیسشان آنقدر بالاتر از آنهاست که هر چه راجع به او بگویند مهم نیست. وقتی خودشان ترفیع گرفتند متوجه میشوند کسی که مسئولیت به دوشش است چقدر حس آسیبپذیری میکند. این طبیعی است که بخواهی دوستت داشته باشند حتی اگر در هیئت مدیره باشی و اینکه عزت نفست ممکن است نقص داشته باشد. این اندیشه رفتارهای یک گروه خطرناک از مردم در فضای مجازی را توضیح میدهد. زهر این آدمها به خاطر احساس قدرت نیست. ترولها احساس میکنند یک دورهگرد قرون وسطایی هستند و از بیرون یک قلعۀ مستحکم به ساکنان قلعه توهین میکنند و تهدید میکنند. فکر میکنند ساکنان قلعه راحتاند و پشت دیوارهای ضخیم قلعه خوابیدهاند و یک عالم نگهبان بالای دیوار دارند. میخواهند زخم بزنند ولی تصور میکنند قدرتش را ندارند و همین باعث میشود خبیث بشوند.
مهربانی واقعی مستلزم این است که یک فکر ناآشنا را مد نظر قرار بدهیم: هر چقدر کوچک باشیم، هر چقدر فکر کنیم فراموششده هستیم و کسی به ما اعتنا نمیکند، این قدرت را داریم که به دیگران آسیب جدی بزنیم. فکر نکنیم چون پولدار نیستیم یا چون در حلقۀ نخبگان نیستیم دیگر توان تسلی دادن یا زخم زدن نداریم. وقتی کاملاً بزرگ میشویم و وجدان پیدا میکنیم که بفهمیم همۀ ما، هر که هستیم، میتوانیم روزِ کسی را خراب کنیم و گاهی با چند کلمۀ نابجا و بیاحتیاط زندگی آدمها را نابود کنیم.
ترجمه: دکتر ایمان فانی
ویراستار: الهام نوبخت