نیکولو ماکیاولی شهریار
دسامبر 28, 2018ژان پل سارتر
دسامبر 28, 2018توماس آکویناس فیلسوف قرون وسطی
توماس آکویناس فیلسوف قرون وسطی
توماس آکویناس فیلسوف قرون وسطایی به منطق و روش تجربی برای کسب دانش رسمیت بخشید و راه را برای دوران طلایی اروپا هموار کرد.
لینک مطلب در موسسه مدرسه زندگی THE SCHOOL OF LIFE
وبسایت مدرسه زندگی THE SCHOOL OF LIFE
به نظر عجیب میآید که ما بتوانیم از توماس آکویناس چیزی یاد بگیریم. او قدّیسی قرون وسطایی بود که میگفتند طیّالارض میکند و دربارۀ مریم باکره رویای صادقه میبیند. فکر و ذکرش این بود که حرف زدن و حرکت فرشتهها را توجیه کند. ولی او هنوز هم مهم است به خاطر اینکه برای حل مشکلی که هنوز ما را گیج میکند، میتواند راهنمای ما باشد: اینکه چطور میتوانیم مذهب را با علم آشتی دهیم و ایمان را با عقل و منطق.
آکویناس هم یک فیلسوف بود و هم یک قدّیس که نه میخواست بیایمان شود و نه میخواست بدون منطق ایمان بیاورد. او فهم جدیدی از جایگاه عقل و منطق به دست داد. هدیۀ بزرگِ آکویناس این بود که به تمدّن غربی اروپایی یاد داد که هر انسانی، نه فقط یک مسیحی، میتواند به حقایق بزرگ دست پیدا کند، اگر که از بزرگترین نعمت خدا به انسان، یعنی منطق، استفاده کند. آکویناس یک بنبست تفکّر مسیحی را از میان برداشت؛ اینکه چطور غیرمسیحیان میتوانند خردمند باشند و همزمان هیچ علاقه یا حتّی خبری از وجود مسیح نداشته باشند. آکویناس هوش را همگانی کرد. او ذهن مسیحیان را نسبت به بینشهای همۀ بشریت در همۀ اعصار و قارّهها باز کرد. عصر مدرن هم تا آنجا که تأکید میکند بر اینکه ایدههای خوب را میتوان صرفنظر از گروه یا پسزمینهشان از هر جایی گرفت، به شدّت به آکویناس مدیون است.
توماس آکویناس در خانوادهای اشرافی در ایتالیا به سال 1225 متولّد شد. در جوانی برای تحصیل به دانشگاه «ناپل» رفت و آنجا با منابع دانشی تماس پیدا کرد که به تازگی دوباره کشف شده بودند، یعنی متون نویسندههای یونان و روم باستان. آکویناس بعداً استاد دانشگاه پاریس شد و نویسندهای به طور استثنایی پرکار بود که حدود دویست اثر دربارۀ الهیات مسحیی در کمتر از سه دهه نوشت. کتابهایش عناوینی زیبا وعجیب دارند، مانند سوما تِئولوجیکا (مدخل الهیات) و سوما کنتراجِنتیلِس (رسالۀ ضد الحاد). فداکاریاش در راه دانش آنقدر بود که میگویند حتّی در لحظۀ مرگش، در چهل و نه سالگی، در حال نوشتن تفسیر مفصّلی بر «غزلِ غزلهای سلیمان نبی» بود. پس از مرگش توسّط کلیسای کاتولیک قدّیس اعلام شد. و حالا قدّیس محافظ معلّمان به حساب میآید.
نقطۀ شروع کار آکویناس این بود که بسیاری از متفکّران بزرگ دنیا مسیحی نبودند، اما این مانعی برای داشتن بینشهای بزرگشان نشد، زیرا همانطور که آکویناس میگفت دنیا را میشود با منطق هم کشف کرد، و نه فقط با ایمان. برای توضیح این پدیده، آکویناس هوشمندانه گفت که کیهان و تمام پویاییاش بر اساس دو نوع قانون کار میکند: قانون طبیعی سکولار و قانونِ جاودانِ دینی.
برای آکویناس قسمت بزرگی از عالم از قوانین طبیعی پیروی میکند: خودمان میتوانیم آهن را ذوب کنیم یا آبراهه بسازیم یا اقتصاد را مدیریت کنیم و هیچکدام از اینها تکیه به اعتقاد به خدا ندارد. آکویناس گفت که این فرمان مسیح که «با دیگران همان کن که خواهی با تو کنند» ممکن است بهطور خاص زیبا و به یاد ماندنی باشد، اما این در حقیقت قانونی پایه در بسیاری از جوامع در اکثر اوقات است. چطور ممکن است؟ دلیلی که آکویناس مطرح کرد این بود: این ایدهای است مربوط به قوانین طبیعی و نه قوانین ابدی مذهبی. آکویناس اذعان کرد که در حالات کمی خدا بر اساس قوانین جاودانِ خارج از درک انسان کار میکند و وحی الهی و نزول فرشتگان بر انسان را مثال آورد. ولی اطمینان هم داد که بیشتر دانشِ مفید، قابل کشف توسط بیخدایان و افراد سکولار در محدودۀ قوانین طبیعی است.
ایدههای آکویناس وقتی پیش میرفت که فرهنگ اسلامی هم مثل مسیحیت دست به گریبان همین سؤالها بود، اینکه چطور میتوان منطق و عقل را با ایمان سازش داد. برای مدّتی مدید خلافت اسلامی با پذیرا شدن دانش از تمام دنیا در اسپانیا، مراکش و مصر شکوفا شده بود، و مسلمانان مقدار هنگفتی دانش و ایدههای فلسفی تولید کرده بودند. با اینحال، بر اثر افزایش نفوذ خلفای متعصّب، اسلام حاکم در زمان تولّد آکویناس جزمی و سخت شده بود. برای مثال، با خشونت تمام با «ابن رشد»، فیلسوف اسلامی، برخورد شد. ابنرشد هم مثل آکویناس عمیقاً تحت تأثیر ارسطو بود و استدلال میکرد که منطق و دین میتوانند سازگار باشند. با اینحال، خلفای اسلامی که نگران بودند از نص کلام خدا دور شوند، اطمینان حاصل کردند کهایدههای ابن رشد ممنوع و کتابهایش سوزانده شوند. آکویناس میدانست طرد فزایندۀ منطق در دنیای اسلام به آنچه زمانی فرهنگی شکوفا بود آسیب میزند و بیشتر به خاطر توماس آکویناس بود که مسیحیت دچار روند جمود نشد. هر چند آکویناس انسانِ عمیقاً معتقدی بود، چارچوبی فلسفی درست کرد برای پژوهش آزادانۀ علمی. آکویناس یادآوری میکند که دانش میتواند و باید از منابع مختلفی برآید، هم از شهود و هم از عقلانیّت، هم از علم و هم ازمکاشفه و اشراق، هم از لامذهبان و هم از تارِکان دنیا. این گفته ممکن است واضح بهنظر برسد تا زمانی که نگاهی بیندازیم به آسیبهای بیشماری که تمدّن در گذشته و امروز از کسانی دیده که این ایدۀ درخشان را نمیخواهند به حساب بیاورند.
ترجمه: دکتر ایمان فانی