ساموئل بکت در انتظار گودو
دسامبر 16, 2018لودویگ ویتگنشتاین
دسامبر 16, 2018
ترس از نه شنیدن و جواب رد گرفتن
بسیاری از ما آنقدر از جواب رد وحشت داریم که شانسمان را امتحان نمی کنیم. این ویدیو به ترس از نه شنیدن و عواقب دراز مدت آن در زندگی می پردازد.
خیلی چیزها هست که میخواهیم از دیگران درخواست کنیم: درخواست شغل، پول، فرصت همکاری، درخواست یک بوسه! ولی اغلب درخواست نمیکنیم. از ترس اینکه «نه» بشنویم. چرا باید این واژۀ کوچک و بی ضرر شنیدنش اینقدر دردناک و سخت باشد، که ترجیح میدهیم در فقر بمیریم، نادیده گرفته شویم، و اهدافمان به ثمر نرسد ولی «نه» نشنویم؟ دلیلش این است که موضوع، اجتناب از «نه» شنیدن نیست؛ اجتناب از شنیدن چیز متفاوتی است. شنیدن اینکه ما «تهوّعآور» هستیم!
همۀ ما گاهی تصویری «حالبههمزن» از خودمان داریم، مجموعهای از جنبههای شکسته و ناقص و خجالتآور وجودمان، و هر وقت که کسی به درخواست ما جوابِ رد میدهد، این دقیقاً تصویری است که در ما بیدار میشود. چیزی که میشنویم، «نه» نیست! اگر فقط یک «نه» بود، اشکالی نداشت. ما این را میشنویم:
«تو یک ازخودراضیِ مسخرۀ متوهّم تازهبهدورانرسیدۀ دستوپاچلفتیِ حالبههمزنِ بدبخت هستی»!
تعجّبی ندارد که میترسیم چیزی بخواهیم. در واقعیّت البتّه دیگران اصلاً دنبال گفتن اینها نیستند. حدس هم نمیزنند که ما در درون چه حسی داریم. روی پیشانیمان که ننوشته؟ مهمتر اینکه اینها حقیقت ندارند. درست است که جنبههای مشکلدار وجود دارد، ولی اینها را همه دارند. ما ملغمهای از خوبی و بدی هستیم. ولی در کل خوبیم. شایسته وجود داشتنیم. وقتی مردم به ما «نه» میگویند، با ما مشکلی ندارند، دلیل اینکه آدمها به هم جواب رد میدهند این است:
«درخواست ما با برنامههایشان نمیخواند!»
باید این را بزرگ بزنند روی بیلبوردهای شهر، تا یادمان نرود: آنها به کارهای احمقانۀ شما، یا به اسم مسخرهای که در مدرسه به شما داده بودند، یا به کابوسهای شبانۀ شما فکر نمیکنند. اینها همه در کلّۀ شماست نه کلّۀ آنها! مردم نگران برنامههای خودشان هستند. ما داریم بینشی تسلّیبخش را نادیده میگیریم، چون به این فکر نمیکنیم که وقتی خودمان به دیگران نه میگوییم، در چه فکری هستیم. جواب رد دادنمان به خاطر نفرت نبوده، به خاطر یک دلیل واضح تکراری بوده:
«درخواستشان با برنامۀ ما جور نیست.»
ولی به دلیلی باید سعی کنیم و بخواهیم؛ چون ما نمیدانیم مردم چه برنامهای دارند! با دیدن تجربههای خودمان میشود مطمئن شد:
فکرش را که بکنید خیلی چیزها هست که بطور نظری میتوانیم به آدمها بدهیم، فقط اگر بخواهند. در مواقع تعجّبآوری میشود گفت «آره»؛ شاید به آدمهای خاصی حاضر باشیم پول و وقت بدهیم، اگر درخواست کنند. ولی مردم معمولاً درخواست نمیکنند، چون خبر ندارند ما کجای برنامه زندگیمان هستیم. همۀ ما اساساً از برنامههای دیگران بیخبریم. نمیشود گفت مردم به چه چیزی پاسخ مثبت یا منفی میدهند چون به پروژهها و رویاهاشان دسترسی نداریم.
این بیخبری را میخواهیم با بدبینی به صورت درخواست نکردن حل کنیم. به جایش باید سؤال کنیم و اطّلاعات جمع کنیم. راه حلِ نادانی ما کنجکاوی است نه ناامیدی. باید یادمان باشد که یک «نه» ما را نمیکشد! از دور شاید جواب رد شنیدن فاجعه به نظر بیاید ولی از نزدیک مطمئن باشید میشود ظرف سه ساعت فراموشش کرد. الان ما آدمبزرگ هستیم. بله، در بچگی خیلی آسیبپذیر بودیم. شاید بزرگترها در مواقع کلیدی نه گفتهاند و آسیب دیدهایم. الان میخواهیم که دیگر آسیب نبینیم، ولی ذهن در درکِ زمان کُند است. ما قد کشیدهایم و بزرگ شدهایم؛ حساب بانکی داریم؛ شاید ماشین و بچه داشته باشیم. یک جواب رد ما را نمیکشد.
درخواست نکردن هم بیهزینه نیست. شاید از درد «نه» شنیدن اجتناب کنیم، ولی به چیزی خزنده و دردسرساز رضایت میدهیم: از دست دادن فرصتها. وقتی از زندگی درخواستی نمیکنید، دارید تلویحاً درخواست باختِ قبل از شروعِ بازی میکنید. و این دردناک است چون زندگی خیلی کوتاه است. چیزی که باید از آن ترسید «نه» نیست، این است که بیثمر به بستر مرگ برویم.
باید درخواست کنیم.
ترجمه: دکتر ایمان فانی
6 دیدگاه
بسیار مفید بود. و تبریک میگم برای راه اندازی سایت…
ممنون از حمایتت نیمای عزیز
واقعا عالی بود
ممنون بابت راهاندازی این سایت❤?
تشکر بابت زحمات و زمانی که می گذارید.
در صورت امکان نام آهنگ پس زمینه ویدئو را هم بنویسید.
ممنون
درود واحترام
بیشتر آموزش ها های جناب فانی و مدرسه آلن دوباتن جنبه ناخودآگاه انسان را پوشش می ده جنبه هایی که عموم انسان ها از آنها غافل هستند یا توانایی دسترسی به انها را ندارند و این اگاهی بخشی بسیار ارزشمند و ره گشاه می باشد. سپاس گزاریم از این سخاوت و نوع دوستی جناب فانی
حالم خوب شد چقد مفید و مختصر بود