آیا برای شادی زنده هستیم – شادی در برابر یودایمونیا
در یونان باستان واژۀ یودایمونیا به جای شادی توسط ارسطو و افلاطون به عنوان هدف زندگی به کار میرفت که شاید به درد زمانۀ ما هم بخورد. این ویدیو از مدرسه زندگی آلن دوباتن به این موضوع می پردازد.
لینک موسسه THE SCHOOL OF LIFE
یودایمونیا واژهای بود در یونان باستان که مخصوصاً افلاطون و ارسطو روی آن تأکید میکردند و ارزش آن را دارد که بیشتر شناخته شود. زیرا نواقصِ معنایی یکی از شایعترین اندیشههای دوران معاصر را برطرف میکند؛ اندیشۀ شادی و خوشحالی.
امروزه وقتی میخواهیم هدف زندگیمان را با کلمات بیان کنیم، معمولاً به واژۀ شادی میرسیم. به خودمان و دیگران میگوییم که منطق غایی مشاغلمان، روابطمان و گذران زندگی روزمره، رسیدن به شادی و خوشحالی است. به نظر ایدۀ پاک و بیضرری میآید. ولی تأکید زیاد روی کلمۀ شادی معنیاش این است که وسوسه میشویم از خیلی از موقعیتهای سخت ولی ارزشمند فرار کنیم یا مورد سؤال جدی قرارشان بدهیم.
در یونان باستان اعتقاد نداشتند که هدف زندگی رسیدن به شادی است. میگفتند هدف رسیدن به یودایمونیاست. ترجمهاش میشود اغنا شدن و به ثمر نشستن. وجه تمایز شادی و اغنا شدن در وجود رنج است. کاملاً محتمل است که آدم اغنا شود و به ثمر بشیند و همزمان تحت فشار باشد، در عذاب جسمی و روحی باشد، دلمشغول باشد و اغلب حتی خُلقش خوش نباشد. این ظرافت روانشناختی از کلمات شادی و خوشحالی به دست نمیآید. سخت است از شادی حرف بزنیم و خوشحال نباشیم یا شاد باشیم و رنج بکشیم. ولی این ترکیب روانی خیلی راحت با واژۀ متعالی و شریف اغنا شدن بیان میشود.
اغنا شدن تشویقمان میکند قبول کنیم که خیلی از برنامههای ارزشمند زندگی در مقاطعی با خوشحالی همراه نیستند و با این حال ارزش پیگیری دارند. کند و کاو در استعداد حرفهای، مدیریت خانواده، حفظ یک ازدواج، راهاندازی یک کسب و کار و یا ورود به سیاست، هیچ کدام بهطور روزمره آدم را شاد و سرخوش و خندان نمیکنند. در واقع همهشان چالشهایی هستند خستهکننده و فرسایشی. آدم را از کوره در میبرند و زخم میزنند. ولی با همۀ اینها در پایان زندگی حس میکنیم که ارزش داشته انجامشان بدهیم. با این کارها به چیزی عظیمتر و جالبتر از خوشی و خوشحالی میرسیم. اثری میگذاریم و تغییری ایجاد میکنیم.
اگر اغنا شدن یادمان باشد، دیگر تصور نمیکنیم که هدف، زندگی بدون رنج است و آنوقت دیگر خودمان را سرزنش نمیکنیم که همیشه شنگول نیستیم. میفهمیم که هدف ما و تلاش ما برای چیزی مهمتر از لبخند زدن است؛ هدف ادا کردن حق مطلب است در مورد توان بالقوۀ بشر. کار کردن هر چند کوچک اما مهم برای بهبود و ارتقای گونۀ انسان.
ترجمه: دکتر ایمان فانی
ویراستار: الهام نوبخت