تقلای قدرت دریایی در حمله به ایران
رفتار کنونی قدرت دریایی در حمله به ایران هیچ دلیلی جز فرار رو به جلو در شرایط تنگنای وجودی ندارد. ناکامیهای رییس جمهور آمریکا در دفاع از موقعیت منحصر بفرد دلار، این ابرقدرت را به سوی خودویرانگری و باختی سریعتر از انتظار سوق میدهد. ناکامی در تحمیل یکجانبه تعرفهها به جهان، ناکامی در نیل به اهداف تعیین شده در تله اوکراین (تجزیه روسیه با محاصره اقتصادی) و وحشت قابل درک از شکست در صورت «فعال کردن جبهه چین و تایوان»، باعث شد ایران را بعنوان ضعیفترین حلقه در اوراسیا ببینند و به آن حمله کنند. متاسفانه این قابل پیشبینی بود. ما این را در مبحث تله توسیدید و رقص مرگ ناگزیر ملتها بررسی کرده بودیم.
اما دو تصویر غلط، دو خاطره مخدوش و دو خوانش اشتباهِ غرب از تاریخ، این محاسبه را شکل داد: «صلح از طریق قدرت» و «پل پیروزی»
۱-عملا ویرانسازی با سلاح منحصربفرد اتمی در «ناگازاکی و هیروشیما»، دلار آمریکا را به ارز مرجع تبدیل کرد. اکنون دیگر سلاح اتمی در انحصار یک کشور نیست. حتی اگر ایران آن را نداشته باشد، بالا بردن سطح توحش، ناگزیر دیگران را به معرکه خواهد کشاند. نه بخاطر دفاع از ایران، بلکه چون دارندگان این سلاح، انحصار یک کشور بر «اراده اتمی» را هرگز بر نمی تابند. مقایسه ایران با ژاپن، اشتباه و صرفا حاصل نوستالژی بود؛
«صلح از طریق قدرت» آنطور که ادعا شد، رخ نخواهد داد. زیرا اکنون قدرت قاهر و بی رقیبی وجود ندارد (نه روی زمین و نه در روایت).
۲-حتی اگر قدرت تهاجمی و بازدارندگی موثر ایران را در درگیری اخیر نپذیریم، برخلاف جنگ جهانی قبلی، ایران «پل پیروزی» و وسیله در هم شکستن اوراسیا و تحمیل محاصره دریایی (هدف نهایی تئوری مکیندر) نخواهد شد، زیرا تهاجم به ایران نه در پایان که تازه در آغاز کار رخ داده است. این بار بر خلاف جنگ دوم جهانی، اوراسیا فرسوده و محاصره کننده، تازهنفس نیست. برعکس، محاصره کننده فرسوده و هسته مرکزی تمدن اوراسیایی آماده تمام کردن کار است.
این خوانش به آن معنی نیست که ایران آسیب نمی بیند، (غرب ممکن است برای اعاده حیثیت یا ارعاب عربها یا باز کردن راه تجزیه آسیای مرکزی و اخلال در پروژه کمربند و جاده، مخاصمه را ادامه دهد). این خوانش به این معنی است که حتی آسیب ایران و نیل به همه دستاوردهای فوق نمیتواند آمریکا را نجات دهد. برتری قاطع فناوری، نظامی و روایتیِ تمدن دریایی از دست رفته است، ناترازی تجاری عظیم قابل جبران نیست و درگیری فراگیر داخلی در میان الیت آمریکا (به گواهی آیندهشناسان علوم اجتماعی نظیر تورچین) قریبالوقوع است.
به پیشبینی آلفرد مککوی تاریخدان آمریکایی، پانصد سال استیلای نظم تمدنهای دریایی با سرعتی عجیب به پایان خود نزدیک میشود. این پایان تنها در صورت واقعبینی و عقلانیت تمدن دریایی در درک جایگاه جدید خود میتواند صلحآمیز باشد.
مطالب مرتبط:
شینزو آبه و ویرانی اوراسیا
نژادپرستان آلمان و ویرانی اوراسیا