تقلای قدرت دریایی در حمله به ایران
جولای 7, 2025تکنیکهای مطالعه عمیق و آزاد
جولای 7, 2025
اکو فاشیسم : برنامه قدرت دریایی برای عصر ویرانی اقلیمی
پهنههای وسیعی از سرزمینهای قارهای (در موقعیت کشورهای آباد سابق ) را تصور کنید که در آن گلههای انسانی بی نام و نشان، بدون هیچ سازماندهی سیاسی اجتماعی برای زنده ماندن در ابتداییترین سطح تقلا میکنند. سایههایی تکیده و آفتاب سوخته در کوچ دایمی بدنبال آب و غذا و در فرار از طوفان خاک و موج گرما.
گاه همین گرسنگی و تشنگی باعث می شود به تله بیافتند: مانند سگهای ولگرد با بستههای اهدایی غذا مسموم یا به رگبار بسته می شوند تا جمعیتشان زیاد نشود. خطری نیستند اما بهتر است «مهار» شوند.
باریکه های کوچکی از همین کشورهای سابق با دیوار و سیم خاردار و برج مراقبت محصور شده و در آن چند صد سرباز و چند صد تکنیسین/کارگر، داشتههای باارزش این سرزمینها نظیر نفت و گاز و فلزات کمیاب را از «مسیر امن» به لب ساحل میرسانند تا به قطبهای صنعتی در کشورهای «هنوز سقوط نکرده» منتقل کنند.
به این ترتیب برای کنترل موثر یک کشور متمدن سابق به وسعت میلیونها کیلومتر مربع، بیشتر از چند هزار سرباز مزدور و تکنیسین نیاز نیست.
آنچه خواندید فیلمنامه علمی تخیلی نیست. دوران امپراطوری هاو هژمونیها و نظمهای جهانی همین چند سال پیش تمام شد…
این سناریو «اکوفاشیسم» نام دارد و نقشه راهی کاملا علمی و راهبردی است برای دنیای پس از ویرانی اقلیمی. پژوهشگر اقلیمی بریت ری در کتاب «نسل وحشت» برنامه را شرح میدهد. این دنیا اکنون اینجاست و در مقیاس های کوچک دارد آزموده و با مدلهای هوش مصنوعی رفع اشکال میشود. سوالاتی از این قبیل که:
-فروپاشی سیاسی یک کشور چقدر زمان میبرد؟
-آیا فروپاشی به کمک نیاز دارد یا «انتظار کنترل شده» کفایت میکند؟
-رسانه تا کی میتواند تودهها را در حماقت نگه دارد؟
-چقدر طول میکشد تا جمعیت بومی به سطح «بی خطر» کاهش پیدا کند یا حداقل از باریکههای صنعتی بیرون رانده شود؟ برای رماندن جمعیت چه تدابیری نیاز است؟ جنگ، قحطی، شایعات..
-امنیت واهههای صنعتی یا همان «باریکههای ارزشمند» را چطور باید تضمین کرد و رقبا چه کسانی هستند؟
اکوفاشیسم نقشه راه پنهان برخی از قدرتهای غربی است و بر پایه این پیشبینیهای علمی کار می کند:
-ویرانی اقلیمی حتمی، سریع، وسیع و بازگشت ناپذیر خواهد بود. «این موضوع را پنهان نگه دارید!»
-اکثر دولت ملتهای جهان دوام نمیآورند.
-تلاش برای کند کردن فاجعه اقلیمی، اقتصادی نیست و ما را در رقابت برای انحصار قدرت و انطباق با شرایط جدید عقب میاندازد.
-سیاست بهتر این است که فرصت یابی شود: «ملتهای نیمهجان ما را برای کشور گشایی صدا میکنند.»
-دیگر تمدنسازی در این سرزمینها پس از سقوط اجتماعی سیاسی ضرورتی ندارد. به قول هراری آب و غذا و منابع را نباید مصروف «طبقه بی مصرف» کرد. تنها کافی است چاههای نفت، معادن و پالایشگاهها حفاظت و کارسازی شوند.
-تظاهر به حقوق بشر و انسانیت دیگر ضرورتی ندارد. فقط لطفا خبرنگارها را از صحنههای دلخراش دور کنید. بقای داروینی تنها اصل محترم و مقدس است.
اجرای این سناریو در کشورهای با استرس اقلیمی شدیدتر (نظیر سوریه و لیبی) آغاز شده و به مرور تکمیل میشود. وقتی در یک کشور پسا فروپاشی از «برداشته شدن تحریمها» صحبت میشود، باید بیاد داشته باشیم در زبان ویرانشهرانه جرج اورول، این یعنی دسترسی کامل به واهههای معدنی-صنعتی در آن سرزمین، که با بهرهمند سازی جمعیت بومی تفاوت بسیار دارد زیرا حق شهروندی و حاکمیت ملی اساسا بیمعنا خواهد شد. رسانهها قرار است سلاخی کشورهای جلوی صف را از چشم کشورهای ته صف پنهان کنند تا نظم کشتارگاه حفظ شود. هیچ کس شهروند هیچ کجا نیست:
این حقیقت را مقایسه کنید با تصور خوشخیالانی که اظهار نظر میکنند «بمباران شدن برایمان مفید است و ما لیبی نخواهیم شد»:
«برای استحمام از شما تقاضا داریم منظم در صف بایستید و همه لباسهایتان را در بیاورید. لطفا به بچهها کمک کنید…نترسید اتاق گاز شایعه است.»
1 دیدگاه
سلام
متاسفانه یا خوشبختانه در کشور ایران به دلایل مختلف و مشکلات بزرگ و کوچک مردم تشنه و گرسنه شدن و به احتمال زیاد در تله میفتن …..