
مرور و بحث کتاب آخرالزمان نوشته پیتر تورچین -2
اکتبر 20, 2025
مرور و بحث کتاب آخرالزمان نوشته پیتر تورچین -4 بخش پایانی
اکتبر 24, 2025مرور و بحث کتاب آخرالزمان نوشته پیتر تورچین -3

مرور و بحث کتاب آخر الزمان 3
مرور و بحث کتاب آخرالزمان نوشته پیتر تورچین -3
حمایت مالی از پروژههای مدرسه زندگی فارسی
بر اساس تحلیلهای پیتر تورچین، دو نیروی ساختاری کلیدی – یعنی «بیشتولید الیت» (Elite Overproduction – EOP) و «نابرابری اقتصادی-اجتماعی» (Socio-Economic Inequality) – عوامل اصلی بیثباتی سیاسی، قطبیت شدید و در نهایت درگیری و فروپاشی جوامع هستند. از نگاه تورچین، نزاعهای ایدئولوژیک فقط “موسیقی متن” این تحولات هستند؛ در حالی که رقابت میان جناحهای مختلف نخبگان، موتور واقعی تغییرات است.
۱. بیشتولید الیت (EOP) و ظهور پریکاریوتها
تورچین وضعیت بیشتولید الیت را به “بازی صندلیا” تشبیه میکند؛ جایی که افراد تحصیلکرده و بلندپرواز فراوانند، اما تعداد صندلیهای قدرت و نفوذ محدود است.
- ایجاد الیت پابرهنه و رادیکالیزه شدن: مدارک عالی دیگر تضمینی برای جایگاه در طبقه حاکم نیستند. این شکاف منجر به تشکیل طبقهای از نخبگان ناراضی و حذفشده میشود.
- پدیده پریکاریوت (Precariat): افرادی با تحصیلات عالی که نتوانستهاند در ساختار قدرت جای بگیرند. تورچین از آنها بهعنوان «الیت با نفوذ اما خطرناک» یاد میکند.
- رادیکالیزه شدن: وقتی این افراد نتوانند در مسیر اقتصادی راهی پیدا کنند، به سهمخواهی سیاسی روی میآورند.
- شواهد تاریخی: مائو (معلم)، روبسپیر، لنین و کاسترو (وکیل) نمونههایی از همین طبقه حذفشدهاند که به رهبران انقلابی تبدیل شدند.
داستان «جین» بهعنوان نمونه: جین، فارغالتحصیل ممتاز دانشگاه کلمبیا، حرفه وکالت را ملالآور و همدست شر تشخیص داد. پس از مطالعه تاریخ کودتاها و مشاهده سرکوبها، رادیکالیزه شد و به کنشگری چپ روی آورد.
۲. نابرابری اقتصادی-اجتماعی و قطبیت
- نمودار دوگانه درآمد در مشاغل نخبهگرا: از حقوق پایین 45,000 دلار تا حقوق بالا 190,000 دلار؛ نموداری با دو قله که نشاندهنده قطبیت اقتصادی درون یک حرفه است.
- مسابقه تسلیحاتی آکادمیک: فرهنگ «برنده همه چیز را میبرد» منجر به اضطراب، افسردگی و تقلب در مسیرهای تحصیلی شده است.
- پمپ ثروت و مهاجرت: کارفرمایان ترجیح میدهند از مهاجران ارزان و کمتوقع استفاده کنند، که منجر به انتقال ثروت به بالادست و سرکوب حقوق کارگران بومی میشود.
- فروپاشی مرکز: با شدت گرفتن قطبیت، ثبات دیگر یک فضیلت تلقی نمیشود و گروههای افراطی خواهان انقلاب یا تغییرات شدید میشوند.
۳. انقلاب و درگیری به مثابه جنگ میان نخبگان
- ایدئولوژی بهمثابه موسیقی متن: درگیریهای مذهبی، جنگ سرد، یا انقلابها، پوششی برای رقابت اقتصادی میان الیتها هستند.
- سه فاز درگیری: ۱) سرکوب ایدئولوژی مخالف؛ ۲) جنگ داخلی خونین بین الیتها؛ ۳) استقرار نظم جدید توسط الیت پیروز.
- مردم بهمثابه سیاهیلشکر: مردم عادی، که بیشترین چیزها را برای از دست دادن دارند، بیشترین آسیب را میبینند؛ در حالی که خود الیتها جای خود را عوض میکنند.
۴. پلوتوکراسی آمریکا و سه لایه قدرت
- نفوذ لابیها: با بیش از 12,000 لابی و ۴ میلیارد دلار هزینه سالانه، تأثیرگذاری بر سیاست از دست شهروندان خارج شده است.
- سه سطح قدرت:
- تصمیمگیری عمومی روی مسائل ازپیشتعیینشده.
- تعیین دستور کار توسط الیت.
- ساختن ترجیحات از طریق رسانه و آموزش.
- مالیات و ثبات: دوران مالیاتهای بالا بر ثروتمندان با دو دهه ثبات در آمریکا همراه بود.
- تعدیل حرص و طمع برای فرار از انقلاب: الیتها در گذشته با ارائه امتیازات به مردم، مانع وقوع انقلاب شدند. تورچین هشدار میدهد که چنین مهاری برای جلوگیری از جنگ داخلی الزامی است.
۵. مدلهای پیشبینی بیثباتی و هشدار نهایی
- نوع رژیم: دموکراسیهای ناقص همراه با جناحگرایی از بیثباتترین مدلها هستند.
- فلاکت تودهها: شاخصهایی مثل مرگومیر نوزاد، وضعیت فلاکت عمومی را نشان میدهند.
- آنوکراسی: حرکت به سمت بینظمی سیاسی و ضعف حاکمیت، عامل قوی در پیشبینی جنگ داخلی است.
- شبکههای اجتماعی: به احساس «افزایش ناامیدی» دامن میزنند و مردم را به سمت خشونت سوق میدهند.
نتیجهگیری: تورچین هشدار میدهد که آمریکا در وضعیت «پیش از انقلاب» قرار دارد و هیچ دموکراسیای از فروپاشی در امان نیست. سقوط میتواند بهسرعت و با مکانیسمهای ساختاری مشابه افغانستان یا امپراتوریهای گذشته رخ دهد.
مطالب مرتبط: بخش اول مرور و بحث آخرالزمان

