تبارشناسی روانشناسی سیاه
تبارشناسی روانشناسی سیاه
فوریه 25, 2025
تخفیف نوروزی همه کارگاه‌ها
تخفیف نوروزی 1404
فوریه 28, 2025
تبارشناسی روانشناسی سیاه
تبارشناسی روانشناسی سیاه
فوریه 25, 2025
تخفیف نوروزی همه کارگاه‌ها
تخفیف نوروزی 1404
فوریه 28, 2025

اضطراب موقعیت و جایگاه اجتماعی

این ویدیو از مدرسه زندگی آلن دوباتن به بررسی دلایل اضطراب موقعیت و جایگاه اجتماعی می‌پردازد.

یکی از اولین سؤال‌هایی که معمولاً توی مهمانی‌ها از آدم می‌پرسند این است که: شغل شریفتان چیست؟

و بسته به اینکه پاسختان چقدر تحسین‌برانگیز باشد، مردم تصمیم می‌گیرند که می‌خواهند با شما بیشتر آشنا شوند یا اینکه شما را تنها می‌گذارند تا آجیل بخورید.

اضطراب داریم از جهاتی، چون دنیا، دنیای نگاه از بالا به پایین است.

آدم‌هایی که بخش کوچکی از وجود ما، یعنی هویت شغلی‌مان، را می‌گیرند و از آن استفاده می‌کنند برای صدور حکم دربارهٔ اینکه ما به‌عنوان یک انسان چقدر می‌ارزیم.

نقطهٔ مقابل فرد فخرفروش، مادر شماست؛ جایگاه شما برای او مهم نیست، وجود شما برایش ارزش دارد.

ولی بیشتر آدم‌ها مادر آدم نمی‌شوند، و همین است که ما مدام نگران قضاوت و تحقیر دیگرانیم.

گفته می‌شود در عصر ماده‌گرایی زندگی می‌کنیم، ولی قضیه از این هم تلخ‌تر است.

ما در زمانی زندگی می‌کنیم که پاداش عاطفی و هیجانی، موکول شده به کسب چیزهای مادی.

آدم‌ها وقتی به دنبال شغل‌های مهم و ماشین آخرین‌مدل می‌روند، اغلب خود این چیزها را نمی‌خواهند؛ بلکه به دنبال توجه، احترام یا محبتی هستند که به دارندگان این چیزها تعلق می‌گیرد.

دفعهٔ بعد که آدمی را با ماشین آخرین‌مدل دیدید، این‌طور به او فکر نکنید که خیلی حریص است؛ این آدمی است که به‌طور خاص، مهرطلب و آسیب‌پذیر است.

یک دلیل دیگر اضطراب ما این است که مدام از بچگی به ما می‌گویند به هر جا بخواهیم می‌توانیم برسیم.

این‌همه فرصت در دنیای مدرن باید خیلی خوب باشد، ولی اگر در چنین دنیایی آدم به جایی نرسد چه؟

نرسد به آن بالا بالاها؟ چون گفته بودند می‌شود رسید، دیگر!

قسمت خودسازی و موفقیت کتاب‌فروشی‌ها پر است از دو نوع کتاب که قشنگ اضطراب دنیای مدرن را نشان می‌دهد:

 1. چطور در ۱۵ دقیقه موفق شویم؟ یا چگونه یک‌شبه میلیونر شویم؟

 2. با عزت‌نفس پایین چه کنیم؟

این دو ژانر به هم مرتبط‌اند.

جامعه‌ای که به مردم می‌گوید به هر جا بخواهند می‌توانند برسند، در شرایطی که فقط عده‌ای کم به جایی می‌رسند، باعث می‌شود تعداد زیادی آدم ناراضی و غمگین خلق شوند.

یک مشکل مرتبط دیگر هم هست: جوامع تا حد زیادی قرار بوده عادلانه باشند.

در گذشته، همه می‌دانستند که سیستم از بیخ و بن ناعادلانه است؛ گناه شما نبود اگر رعیت بودید، و اگر ارباب هم می‌شدید، اعتبار شخص شما نبود.

ولی حالا صحبت از شایسته‌سالاری است. اینجا اونی سالار می‌شود که شایسته است؛ زحمت می‌کشد و باهوش است.

حرف جذابی است، ولی یک زهر در بطنش نهفته است:

اگر واقعاً آن‌هایی که در اوج هستند، حقشان بوده که به آنجا برسند، لابد معنی‌اش این است که آن‌هایی که در طبقات پایین‌اند، حقشان هم همین است!

ادعای شایسته‌سالاری باعث می‌شود فقر نه‌تنها ناخوشایند باشد، بلکه تبدیل شود به چیزی که حق آدم‌هاست.

در انگلستان قرون‌وسطی به فقرا می‌گفتند بخت‌برگشته؛

یعنی کسی که ایزدبانوی بخت، لطفش را از او دریغ کرده است.

امروزه، به‌ویژه در کشورهایی مثل آمریکا که فرض بر شایسته‌سالاری است، به فقرا می‌گویند بازنده—که گویای همه‌چیز است.

امروز دیگر به بخت و اقبال برای توضیح شرایطمان اعتقاد نداریم.

اگر بگویی: از بدشانسی اخراج شدم، باور نمی‌کنند.

موقعیت حرفه‌ای شده یک حکم قطعی دربارهٔ شخصیت شما.

تعجبی ندارد که نرخ خودکشی، با پیوستن به دنیای اصطلاحاً مدرن، به‌طور تصاعدی بالا می‌رود.

چگونه با این شرایط کنار بیاییم؟

 1. قدم اول: نپذیریم که یک جامعه می‌تواند به‌طور مطلق شایسته‌سالار شود.

شانس و تصادف همچنان تأثیر جدی در سرنوشت طبقاتی آدم‌ها دارند.

هرگز با هیچ‌کس، ازجمله خودتان، طوری رفتار نکنید که انگار به هر جا رسیدن یا نرسیدن، حقشان بوده است.

 2. قدم دوم: تعریفتان از موفقیت را شخصی کنید، نه اینکه دربست تعریف جامعه را بپذیرید.

راه‌ها و معیارهای موفقیت زیاد است، و خیلی‌هایشان ربطی به موقعیت اجتماعی (با تعاریف فعلی و ارزش‌های سرمایه‌داری صنعتی) ندارند.

موفقیت مالی بزرگ، لزوماً به موفقیت در همدلی یا زندگی خانوادگی خوب ترجمه نمی‌شود.

 3. قدم سوم (و از همه مهم‌تر): اجازه ندهید دستاوردهای بیرونی، تبدیل به تعریف کلیت شما شوند.

جنبه‌های زیادی از ما هست که روی کارت ویزیت چاپ نمی‌شود!

و آن سؤال اعصاب‌خردکن، توهین‌آمیز و غیرخلاقانه هم این جنبه‌ها را پوشش نمی‌دهد:

«شغل شریف شما چیست؟»

 


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

error: Content is protected !!