چرا پردازش و تجزیه و تحلیل عواطف و احساسات مهم است و چگونه باید انجام شود؟ احساساتی که به رسمیت شناخته نشدهاند چگونه خود را نشان میدهند؟ واکنشهای جبرانی ناپخته و نامتوازن به عواطف و احساسات سرکوب شده چه تاثیری بر زندگی میگذارند؟
برآورده نشدن آیندهای که در زندگی برای خود مجسم کردهایم، می تواند بسیار دردناک و دلسرد کننده باشد. اما چیزی وجود دارد بنام برنامه شماره دو که در بسیاری مواقع بهتر از برنامه نخست از آب در می آید. انسان گونهای است با طاقت و ظرفیت بیپایان. تنها کافی است این سد روانی را بشکنیم تا همه ظرفیتهای بالقوه را محقق کنیم. این ویدیو از مدرسه زندگی آلن دوباتن به اهمیت برنامه شماره دو میپردازد.
هوش را معمولا بصورت عمومی میشناسیم و با مفهوم هوش عاطفی کمتر آشنایی داریم. هوش عاطفی مادرزادی است یا اکتسابی؟ چگونه میتوان هوش عاطفی را بهبود داد و اصلا چرا باید این کار را کرد؟ تبعات پرورش ندادن هوش عاطفی چه میتواند باشد؟
پیش از این در ویدیویی به معیارهای یک شهر زیبا از دیدگاه معماری و طراحی فضاهای شهری پرداختیم. به این پرداختیم که سلیقهای، شخصی و ذهنی پنداشتن معیارهای شهرسازی می تواند به سردرگمی و باز شدن راه برای بی مسوولیتی در طراحی شهری بیانجامد. این ویدیو از دیدی کلیتر به این موضوع میپردازد که آیا اساسا هنر هیچگونه خط کش و معیاری ندارد و مطلقا هر چیزی رواست؟
باور عمومی آن است که در روزگار غریبی زندگی میکنیم اما تاریخ تصویر دیگری پیش چشم ترسیم می کند. رسانهها را اغلب موسسات عام المنفعهای میدانیم که با صدها خبرنگار و امکانات و تجهیزات گرانقیمت هدفی ندارند جز ارائه تصویری صادقانه از جهان. اما این تصویر به شدت مخدوش است و در بهترین حالت با منافع مادی هدایت میشود. یکی از شعارهای رسانه چنین است: اگر در خبری، خون باشد، داغ میشود...
چرا بسیاری موفقیتها خوشحالمان نمی کنند؟ اساسا خطکش و معیار موفقیت چیست؟ آیا موفقیت عمومی و اعلام کردنی است یا شخصی و احساس کردنی؟ شنیدهایم که «ابتدا تو را نادیده میگیرند، بعد به تو میخندند، سپس با تو می جنگند و در نهایت تو پیروز می شوی». اما به نظر میرسد این نمایشنامه دو پرده بیشتر نیست:
تا چه حد میتوان به حواس، عواطف و احساسات اعتماد کرد؟ اساسا عواطف و احساسات از کجا میآیند و تحت تاثیر چه عواملی هستند؟ آیا می توان آنها را مدیریت کرد؟
آگوستینِ قدیس از نخستین و مشهورترین نظریه پردازان و پایهگذاران تفکر فلسفی کلیسای غرب است. او که در ابتدا پیرو مانی (پیامبر و فیلسوف ایرانی) بود، بعدها این دین را انکار کرد و رسالهای در رد آن نوشت اما تاثیر ثنویت مانوی در آثار او به ویژه «شهر خدا» به وضوح دیده میشود.